پاسخ به:نوحه و متن روضه شب هشتم محرم، حضرت علی اکبر علیه السلام
پنج شنبه 8 آبان 1393 1:29 PM
می زند نیش سکوتت به دل من ، پسرم
لب گشا کشت مرا خنده دشمن ، پسرم
چشم خود واکن و بار دگر حرف بزن
از لب تشنه و سنگینی آهن ، پسرم
بی تو از دیده ی من قوّه بینائی رفت
در عوض دیده دشمن شده روشن ، پسرم
داغ مرگ پسرش را به دلش بگذارند
آنکه بگذاشته داغت به دل من ، پسرم
پاره های تنت افتاده به هر سو گوئی
برگ گل ریخته در دامن گلشن ، پسرم
کس ندیده است که از تیغ هزاران جلّاد
این همه زخم رسد بر تن یک تن ، پسرم
تو ذبیح منی و من تن صد چاک تو را
هدیه دادم به ره خالق ذالمن ، پسرم
نتوان گفت که از داغ تو برمن چه گذشت
هیچ کس را نبود تاب شنیدن ، پسرم
بوده حرف دل من بر لب میثم ز انرو
سیل خون ریخته از دیده به دامن ، پسرم
سازگار
در زندگی بکوش. لباس صبر بر تن بپوش. با دانایان بجوش. عزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش