پاسخ به:نوحه و متن روضه شب هفتم محرم، حضرت علی اصغر علیه السلام
پنج شنبه 8 آبان 1393 12:47 PM
بر بام چشمان ترم جاری شده ای دلبرم تصویر سیمای تو
ای گل بمیرد مادرت بر شانه افتاده سرت خشکیده لبهای تو
چون ماهیه افتاده دور از آب تلذی می کنی
با این دل دریای خون گردیده بازی می کنی
دستان من گهواره ات شد در حرم لای لا لا لا علی اصغرم علی لای لای لای
تو نور امید منی شش ماهه خورشید منی رنگی به روی تو نیست
لب تشنه ی مظلوم من ای کودک معصوم من آخر گناه تو چیست
در جستجوی جرعه آبی مادرت عاجز شده از زمزم اشکم لب خشکیده ی تو تر شده
ای غنچه که از تشنگی خشکیده ای بر دست من خوابیده ای یا مرده ای
علی لای لای لای
دست تو بسته و وا
بزم جان پا گرفتی
خنده بر لب زدی و جان من را گرفتی
روز عاشورا ای جان، با حضورت در میدان، می شود عید قربان
آخرین یاورم، غنچه ی پرپرم، علی اصغرم علی اصغرم
لالایی اصغرم (3) ای علی جان
شیر مادر ننوشیم بس که فرزند شیری
این جهادت نشان داد مثل سقا دلیری
سوره از قرآنم همرهت بردی جانم
قتله گاهت دستانم گریم بی حساب
چه بگویم جواب در سؤال رباب
ای علی جان
لالایی اصغرم (3) ای علی جان
***************
به تشنگی اسیری منم ز دنیا سیرم
تنها نذار علی جون که بی تو من می میرم
لالا لالا گل لاله خدا اصغر چه بی حاله
لالالالا گل یاسم کجا رفتی تو عباسم
رخ شش ماهم از تشنگی مانند مهتابه
نمی دانم که او جان داده در گهواره یا خانه
چو می ریزد به روی صورت او قطره ی اشکم
زبانش را بچرخاند گمانش قطره ی آبه
در زندگی بکوش. لباس صبر بر تن بپوش. با دانایان بجوش. عزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش