0

متن روضه شب پنجم محرم، عبدالله بن الحسن علیه السلام

 
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:متن روضه شب پنجم محرم، عبدالله بن الحسن علیه السلام
سه شنبه 6 آبان 1393  5:21 PM

عمو رسیدم و دیدم؛ چقدربلوا بود

عمو رسیدم و دیدم؛ چقدربلوا بود

 سر تصاحبِ عمامه ی تو دعوا بود

 به سختی از وسط  نیزه ها گذر كردم

 هزار مرتبه شكر خدا كمی جا بود

 ثواب نَحر گلویت تعارفی شده بود

 سرِ زبان همه جمله ی - بفرما- بود 

 عمو چقدر لبِ خشكتان ترك دارد

 چه خوب می شد اگر مشك آب سقا بود

 زنی خمیده عمو رد شد از لبِ گودال

 نگاه كن؛ نكند مادر تو زهرا بود

 برای كشتن تان تیغ و نیزه كم آمد

 به دست لشگریان سنگ و چوب حتی بود

 تمام هوش و حواس سپاه كوفه و شام

 به فكر جایزه ی بردن سر ما بود

 بلند شو؛ كه همه سوی خیمه ها رفتند

 من آمدم سویِ گودال، عمه تنها بود

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها