پاسخ به:حدیث شماره 2: «جلب رضایت»
دوشنبه 5 آبان 1393 7:53 PM
امام حسین(علیه السّلام) فرمودند:
أیما اثنَین جَرى بینهما کلام فطلب أحدهما رضَـى الاخر کانَ سابقة الىَ الجنّة.
هر یک از دو نفـرى که میان آنها نزاعى واقع شود و یکـى از آن دو رضایت دیگرى را بجـویـد، سبقتگیـرنـده اهل بهشت خـواهـد بــود.
حدیث انقد واضح است که احتیاج به تفسیر و تعبیر و توضیح نداره.
فقط یه چند تا مورد به نظرم اومد:
1. برام جالبه که امام حسین این حدیث رو بسیار کلی و بدون هیچ گونه قید و شرطی فرموده اند؛ منحصر به مسلمونها یا شیعه ها یا هر گروه و دسته دیگه ای که در نظر بگیرین، نیست!!!
2. در این حدیث هیچ یک از طرفین نکوهش نشده اند و مطلب با دیدی بسیار باز و فارغ از هرگونه جبهه گیری بیان شده. بالاخره پیش میاد که آدما با هم دعوا کنن دیگه!
3. آقا نفرموده، اونی که تقصیر کاره باید بره، دل طرف مقابلش رو به دست بیاره! درست عکس چیزی که ما انتظار داریم!
4. نتیجه کلی که من گرفتم اینه که بهشتیها، اهل کینه و کدورت نیستن.. حتی اگه مظلوم هم واقع شده باشن، باز گذشت میکنن.. این کار ساده ای نیست! تنها وقتی این کار از یک نفر آدم سر میزنه که غرور نداشته باشه و یا بتونه غرورش رو بشکنه...
به عنوان مصداق عملی این حرف، میتونید "حُر بن یزید ریاحی" رو در نظر بگیرید که در حق آقا بدی کرد؛ حر باعث شد، امام در کربلا، محاصره بشه؛ اگه اجازه حرکت به امام حسین میداد، شاید... اما، امام حسین، با بزرگواری از این گناه و تقصیر بزرگ حُر گذشت...
یه گریزی بزنم اینجا؛ هَمَمون قصه ابلیس و اینکه چرا از درگاه خدا و بهشت بیرون شد، رو شنیدیم. بله! "غرور" عامل بدبختی او شد.
حالا این دو مطلب رو که کنار هم بذاریم چی میشه: "غرور باعث بیرون رانده شدن از بهشت و شکستن غرور، باعث بهشتی شدن، میشود".
شاید برا همینه که آقا در انتهای حدیث پاداش سبقت گیرنده در آشتی را "بهشت" میدانن.
البته واضحه که غرور یه جاهایی خوبه و کاربرد داره! مثلاً یکی از ویژگیهای مثبت برای زن "داشتن غرور" معرفی شده و برای مرد، این صفت مذموم اعلام شده؛ که بحث بسیار مفصلی در این زمینه وجود داره. دیگه آدم انقد باید روی خودش کار کنه و خودسازی داشته باشه، که خداوند نیروی تشخیص حق از باطل رو بهش بده؛ و بدونه که در هر جایی چه جوری باید رفتار کنه.
ای خدای مهربان! به حق عزای سالار شهیدان، به ما "بصیرت" عنایت فرما.
فکر میکنید اونایی که امام حسین رو کُشتن، چه کسانی بودن؟ اکثراً به خیال خودشون، مومن و نمازخون و مسلمون بودن. مشکلشون این بود که فقط ظاهر دین رو میدیدن. به خیال خودشون خدا رو عبادت میکردن اما هیچ وقت خدا رو نشناختن... چون بصیرت نداشتن... نمیفهمیدن...
بگذریم... خدایا ما رو از اونا قرار نده.
یه پرانتز وا کنم؛ این برداشت کاملاً شخصیه و ممکنه درست یا نادرست باشه.
یا علی.
کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!
اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!