پاسخ به:مبحث هفتادم طرح صالحین: "نقش فرهنگ در زندگی شخصی و اجتماعی"
دوشنبه 28 مهر 1393 8:44 PM
نقل قول ehsan007060
نقل قول moradi92
سلام سلام بر شما و شبتون بخیر.
به نظرم علاقه و استعداد نباید با فرهنگ خلط مبحث بشه! اما به نظر من اینطور نیست تا حدودی! خود علاقه و استعداد هم دو عامل فرهنگ ساز هستند. انسانها وقتی که خط و خواندن و نوشتن را اختراع کردند، تازه شروع کردن به با فرهنگ شدن. خوب اگر این استعداد نبود و خط اختراع نمیشد، فکرشو بکنید الان چه وضعی بود؟!!؟ یه قسمت از فرهنگ هر کشوری، ادبیات اون کشوره! خوب این ادبیات چه جوری به وجود میاد؟ آیا غیر از اینه که باید یک نفر انسان با علاقه و با استعداد وجود داشته باشه!؟ پس به نظر من فرهنگ شامل خیلی چیزها میشه از جمله علاقه و استعداد! در واقع اینها اسباب فرهنگ سازی اند و نمیتوان آنها را از هم جدا دانست. شاید دارم چیز تازه ای میگم. خوب این نظر منه! شاید هم هر چی که تا حالا توی کتابها و این و اون ور توی ذهن ما کردن درسته! نمیدونم!
مثلا کسی که تو زندگیش میره دنبال علم شاید صرف علاقه باشه و یا تقلید کورکورانه و یا.... علاقه رو که بالا گفتم.. نمیدونم قبول میکنید که "تقلید کوکورانه" هم خودش نوعی فرهنگه! البته از نوع منفی آن!
اگر ما که مسلمان هستیم! بدون معرفت به دین و ائمه باشه چقدر ارزش داره!؟ آیا کسی که تو اقیانوسیه زندگی میکنه نمیتونه با تحقیق به شناخت و حق بودن اسلام پی بره و حتی از خیلی از مسلمانان بهتر مسلمانی کنه!؟ در این که شکی نیست! من میگم وقتی آدم متولد میشه، خیلی مهم و تاثیرگذاره که توی چه محیطی به دنیا میاد! ما شانس آوردیم، توی یه خانواده و کشور شیعه به دنیا اومدیم! شما مثلا همین "داعش" رو در نظر بگیرید. بالاخره اینها هم بچه دار میشن دیگه! به نظرتون شرایطی که برای بچه اونها هنگام تولد وجود داره با شرایط بچه ای که الان توی یکی از خانواده های مذهبی ما به دنیا میاد، یکیه!؟ البته که نه! بحث اختیار و اراده رو هم که در پستهای دیگه آورده ام. اما اعتقاد دارم، هنوز جای بحث در همین مورد اخیر بسیار بسیار زیاده...
البته باید به تعاریف مختلف فرهنگ هم توجه کرد! صد البته!
کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!
اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!
