موسيقي ايران اذان را به عرش برد
جمعه 26 آذر 1389 12:27 PM
"الان 50 سال است که کسي نتوانسته روي اين اذان من اذان بگويد. حتي برادرم سليم که آن صداي گيرا و زيبا را دارد و اين خواست خداست. همان خدايي که مي گويد اگر با من يکصدايي کنيد، محبت شما را به قلوب همه مي اندازم." اين سخنان زنده ياد موذن زاده اردبيلي بود، همان که با اذان تاريخي و به ياد ماندني اش روح ايراني و موسيقي ايران را در اذان زنده کرد و در گوشه روح الارواح بيات ترک چنان الله اکبري گفت که گوش هر مسلمان و غير مسلماني را از زمزمه وحدانيت وعظمت کبريايي مشحون ساخت. مؤذن زاده مي گفت :"مي خواهم بگويم در هر کاري که خدا و اخلاص در نظر گرفته شود، آن کار جواب مثبتي خواهد داد." قبل از موذن زاده ،بوده اند بيشمار خوانندگاني (وحتي افراد غيرخواننده) که اذان گفته اندکه اکثر آنها اذان را با لحن عربي و غير ايراني سروده اند ولي خوانندگاني هم بوده اند که اذان را به سبک آواز ايراني و در مايه ها و دستگاه هاي موسيقي ايراني از جمله چهارگاه و شور سروده اند." جناب دماوندي" ازجمله خوانندگان اواخردوره قاجاربود که علاوه برتدريس و اجراي آوازطبع خويش را در اذان گفتن نيز آزموده است، از قضا او نيز اذانش را در"بيات ترک" خوانده است. اما هيچ يک از اين بزرگان نتوانستند تا اين زمان به ساحت اثر آسماني موذن زاده نزديک شوند. استاد رحيم مؤذن زاده، صرف نظر از اذان معروفش، به موسيقي اصيل ايراني اشراف داشت ، او مي گفت : "ما ايراني هستيم. اذان ما بايد برخاسته از خودمان باشد. الان اذان خوان هايي هستند که ازاذان گوهاي عربستان تقليد مي کنند و اين پسنديده نيست. خود ما بايد ابتکار به خرج دهيم." موذن زاده را ما با اذانش مي شناسيم و همين اذان چند دقيقه اي او براي تمام طول عمر گرانمايه او و براي طول تاريخ موسيقي مذهبي ما کفايت مي کند . او در جايي گفته : "افتخار دارم، با گفتن يک اذان، براي اسلام و مملکتم کاري کرده ام. ما که نه ثروت داريم و نه مکنت و همين يک اذان برايمان بهترين خير است." استاد رحيم موذن زاده اردبيلي بدون اغراق اسطوره موسيقي آئيني و مذهبي ماست. هيچکس در طول تاريخ فرهنگي ايران معاصر نتوانسته است اثري بيافريند که به اين گستردگي در خاطر ايرانيان نقش ببندد. امروز موذن زاده اردبيلي نه فقط در ايران که در جايي دورتر از تهران وحجاز، نامدارترين موذن جهان اسلام شده است. "رحيم موذن زاده" 24 فروردين 84 بر اثر ابتلا به بيماري سرطان مثانه در بيمارستان مدائن تهران بستري شد و سرانجام 6 خرداد 84 به رحمت ايزدي رفت.