ان الله لا یوصف الا بما وصف به نفسه. و أنی یوصف الذی تعجز الحواس أن تدرکه و الأوهام أن تناله و الخطرات أن تحده و الأبصار عن الاحاطة به؟!
نأی فی قربه و قرب فی نأیه. کیف الکیف بغیر أن یقال: کیف. و أین الأین بلا أن یقال: أین. هو منقطع الکیفیة و الأینیة، الواحد الأحد، جل جلاله و تقدست أسماؤه. [1] .
بیگمان که خدا، جز بدانچه خودش را وصف کرده، وصف نشود. کجا وصف شود آنکه حواس از درکش عاجز است، و تصورات به کنه او پی نبرند، و در دیدهها نگنجد؟ او با همه نزدیکیاش دور است و با همه دوریاش نزدیک. کیفیت و چگونگی را پدید کرده، بدون اینکه خود کیفیت و چگونگی داشته باشد. مکان را آفریده بدون اینکه خود مکانی داشته باشد. او از چگونگی و مکان برکنار است. یگانهی یکتاست، شکوهش بزرگ و نامهایش پاکیزه است.
پی نوشت ها:
[1] تحف العقول، ص 482.