پاسخ به:مبحث 67 طرح صالحین: فضایل حضرت علی و حضرت فاطمه
شنبه 5 مهر 1393 4:19 PM
فاطمه زهرا «حوراء انسيه»
حديث اول فاطمة حوراء أنسية
عن عائشة، قالت: قلت: يا رسولاللَّه ما لك؟ إذا جاءت فاطمة قبلتها حتى تجعل لسانك فى فيها كله، كأنك تريد أن تلعقها عسلا؟ قال: نعم يا عائشة، طنى لما أسرى بى إلى السماء أدخلنى جبرئيل الجنة، فناولنى منها تفاحة فأكلتها فصارت نطفة فى صلبى فلما نزلت واقعت خديجة، ففاطمة من تلك النطفة و هى حوراء إنسية، كلما إشتقت إلى الجنة قبلتها.
حديث اول: فاطمه حوريهاى انسان گونه
... از عايشه نقل است كه مىگويد:
گفتم: اى رسول خدا (ص)! شما را چه شده است؟ هنگامى كه فاطمه (س) مىآيد او را مىبوسيد و حتى زبانتان را در دهانش مىگذاريد، مثل اينكه مىخواهيد عسل به او بخورانيد؟
پيامبر (ص) فرمودند: همين طور است عايشه! چون من به معراج رفتم، جبرئيل مرا وارد بهشت كرد، پس به من سيبى از سيبهاى بهشت خوراند و آن سيب در صلب من نطفه شد، چون از آسمان نزول كردم با خديجه همبستر شدم، پس فاطمه (س) از همان نطفه است و او حوريهاى است انسانگونه، پس هرگاه مشتاق بهشت مىشوم او را مىبوسم.
حديث كساء:حديث دوم
حديث الكساء
قالت عائشة: خرج النبى صلى اللَّه عليه و سلم غداة و عليه مرط مرجل من شعر أسود، فجاء الحسن بن على فأدخله ثم جاء الحسين فدخله، معه، ثم قال: جاءت فاطمة فأدخلها، ثم جاء على فأدخله، ثم قال: (إنما يريد اللَّه ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا)
حديث دوم: حديث كساء
... صفيه دختر شيبه گفت كه عايشه گفت:
صبحگاهى پيامبر (ص) از منزل خارج شد و در حالى كه ردائى از پشم يا خز از موى سياه بر دوش او بود، پس حسن بن على (ع) آمد، پيامبر (ص) او را داخل رداء كرد، حسين (ع) آمد، او را هم زير رداء جاى داد، فاطمه (س) آمد، او را هم وارد كرد، بعد از آنها على (ع) آمد پيامبر (ص) او را هم داخل كرد، پس پيامبر (ص) فرمود: إنما يريد اللَّه ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا
منحصرا خداوند اراده كرده است تا رجس و پليدى را از شما اهلبيت ببرد و شما را پاكيزه كند، پاكيزه كردنى.
حديث سوم :قال: حديث الكساء
قيل: و سئلت عائشة رضىاللَّهعنها عن أميرالمؤمنين على بن أبىطالب رضىاللَّهعنه، فقالت: و ما عسيت أن أقول فيه و هو أحب الناس إلى رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و سلم لقد رأيت رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و سلم قد جمع شملته على على و فاطمة والحسن والحسين و قال: هؤلاء أهل بيتى، أللهم أذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا. قيل لها: فكيف سرت أليه قالت: أنا نادمة، و كان ذلك قدرا مقدورا
حديث سوم:
حديث كساء
... گفته شد، از عايشه دربارهى اميرالمؤمنين على (ع) پرسيدند. گفت:
خطا نمىكنم اگر دربارهى او بگويم، او محبوبترين مردم به رسول خدا (ص) بود. به تحقيق ديدم، پيامبر (ص) رداى خودش را بر على (ع) و فاطمه (س) و حسن (ع) و حسين (ع) كشيده بود و فرمود:
اينان اهلبيت منند، خدايا از آنان رجس و پليدى را دور گردان و آنان را پاكيزه گردان، پاكيزه كردنى، بهاو گفته شد: پس چرا عليه او قيام كردى؟ گفت: من پشيمانم و آن حادثه (جنگ جمل) از پيش مقدر شده بود.
فاطمة سيدة نساء العالمين
حديث چهارم
فاطمة سيدة نساء الأمة
عن عائشة، قالت أقبلت فاطمة عليهاالسلام تمشى، لا واللَّه الذى لا اله إلا هو ما مشيها يخرم من مشية رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و آله و سلم، فلما رآها،
قال: مرحبا بإبنتى مرتين، قالت فاطمة عليهاالسلام:
فقال لى: أما ترضين أن تأتى يوم القيامة سيدة نساء المؤمنين، أو نساء هذه الأمية.
حديث چهارم:
فاطمه سرور بانوان است
... عايشه گفت:
فاطمه (س) آمد، راه مىرفت، به آن خدائى كه جز او خدايى نيست راه رفتن او با راه رفتن رسول خدا (ص) فرقى نداشت، پس چون پيامبر (ص) او را ديد فرمود: آفرين به دخترم، دوبار، فاطمه (س) فرمود: پدرم به من فرمود:
آيا راضى نمىشوى كه روز قيامت سرور زنهاى مؤمن يا سرور زنهاى اين امت باشى.
حديث پنجم
سيدات نساء أهل الجنة
أنها قالت لفاطمة: ألا يسرك أنى سمعت رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و آله و سلم يقول:
سيدات نساء أهل الجنة أربع:
مريم بنت عمران، و فاطمة بنت محمد، و خديجة بنت خويلد و آسية بنت مزاحم، إمرأة فرعون
حديث پنجم:
بزرگ زنان اهل بهشت
عايشه به فاطمه (س) گفت:
آيا چيزى را كه از پيامبر (ص) شنيدم، خوشحال نمىكند تو را پيامبر (ص) مىفرمود:
سروران زنهاى بهشت چهار تن مىباشند:
1. مريم دختر عمران
2. فاطمه دختر محمد (ص)
3. خديجه دختر خويلد
4. آسيه دختر مزاحم و همسر فرعون
پيامبر(ص) فاطمه(س) را مىبويد و مىبوسد!
حديث ششم
الرسول (ص) يشم رائحة الجنة من فاطمة
عن عائشة رضىاللَّهعنها قالت: كان النبى صلى اللَّه عليه و آله و سلم: إذا قدم من سفر قبل نحر فاطمة و قال: منها أشم رائحة الجنة.
حديث ششم:
حضرت رسول (ص) بوى بهشت را از فاطمه استشمام مىكند
از عايشه نقل شده كه گفت: هنگامى كه پيامبر (ص) از سفر بازمىگشت، گودى زير گلوى فاطمه (س) را مىبوسيد و مىفرمود:
از او بوى بهشت را استشمام مىكنم.