پاسخ به:موضوع انشاء : تابستان خود را چگونه گذراندید؟
شنبه 19 مهر 1393 3:26 PM
یادش بخیر، یه زمانی روزها رو میشمردیم و انتظار می کشیدیم تا امتحانات تموم بشه و تابستون برسه، ولی حال و هوای الان خیلی فرق داره با اون موقع ها. اصلا متوجه نشدیم کی شروع شد، کی تموم شد، اصلا چندمین تابستون زندگیمون بود...راستش من تابستون رو مثل ماه های دیگه گذروندم. فقط چند سفر کاری بود که اصلا فرصت گردش و تفریح رو نذاشت.
الان که دارم روزهای تابستان رو توی تقویمم ورق میزنم، همش پر شده از کارهای روزمره ای که باید انجام می دادیم و البته لابلای اونا، یادآوری اقساط بانکی
اما بجای شرح گذران زندگی ام در تابستان، تنها لحظه و خاطره ای که در ذهن دارم رو میگم، که برمیگرده به ماه مبارک رمضان. شب هایی که جمعی از کاربران مومن و عاشق خدا، تا سحر همراه و کنار یکدیگر در سایت بودند و لحظات سحری، بسته به افق شرعی شهر خود، یک به یک از جمع خداحافظی می کردند. وقتی که با تعجب از همکارم شنیدم چنین کاربران پرشوری، شب را در سایت به سحر می رسونن، من هم از اون موقع تصمیم گرفتم تا به سهم خود و به عنوان یک عضو کوچک از خانواده راسخون، در کنار این عزیزان باشم و با اون ها هم کلام بشم و صحبت های زیباشون رو بخونم.
قدر لحظات و کنار هم بودن را باید دانست چون شاید هیچ وقت تکرار نشوند...
التماس دعا