با هم قرآن بخوانیم ؛ صفحه 600
سه شنبه 6 مرداد 1394 9:28 AM
وَحُصِّلَ مَا فِي الصُّدُورِ ﴿١٠﴾
و آنچه در سينههاست فاش شود، (۱۰)
إِنَّ رَبَّهُم بِهِمْ يَوْمَئِذٍ لَّخَبِيرٌ ﴿١١﴾
در چنان روزى پروردگارشان به [حال] ايشان نيك آگاه است؟ (۱۱)
الْقَارِعَةُ ﴿١﴾
كوبنده، (۱)
مَا الْقَارِعَةُ ﴿٢﴾
چيست كوبنده؟ (۲)
وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْقَارِعَةُ ﴿٣﴾
و تو چه دانى كه كوبنده چيست؟ (۳)
يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ ﴿٤﴾
روزى كه مردم چون پروانه[هاى] پراكنده گردند، (۴)
وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ ﴿٥﴾
و كوهها مانند پشم زدهشده رنگين شود. (۵)
فَأَمَّا مَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ ﴿٦﴾
اما هر كه سنجيدههايش سنگين برآيد، (۶)
فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ﴿٧﴾
پس وى در زندگى خوشى خواهد بود! (۷)
وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ ﴿٨﴾
و اما هر كه سنجيدههايش سبك بر آيد، (۸)
فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ ﴿٩﴾
پس جايش «هاويه» باشد. (۹)
وَمَا أَدْرَاكَ مَا هِيَهْ ﴿١٠﴾
و تو چه دانى كه آن چيست؟ (۱۰)
نَارٌ حَامِيَةٌ ﴿١١﴾
آتشى است سوزنده. (۱۱)
أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ ﴿١﴾
تفاخر به بيشترداشتن، شما را غافل داشت. (۱)
حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ﴿٢﴾
تا كارتان [و پايتان] به گورستان رسيد. (۲)
كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ﴿٣﴾
نه چنين است، زودا كه بدانيد. (۳)
ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٤﴾
باز هم نه چنين است، زودا كه بدانيد. (۴)
كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ﴿٥﴾
هرگز چنين نيست، اگر علماليقين داشتيد! (۵)
لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ ﴿٦﴾
به يقين دوزخ را مىبينيد. (۶)
ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ ﴿٧﴾
سپس آن را قطعاً به عيناليقين درمىيابيد.(۷)
ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ ﴿٨﴾
سپس در همان روز است كه از نعمت [روى زمين] پرسيده خواهيد شد. (۸)
در زندگی بکوش. لباس صبر بر تن بپوش. با دانایان بجوش. عزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش