با هم قرآن بخوانیم ؛ صفحه 566
جمعه 26 تیر 1394 2:49 PM
صفحه پانصد و شصت و شش قرآن آیات 43 تا 52 سوره قلم و آیات 1 تا 8 سوره حاقه
با قرائت استاد خلیل الحصری
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَقَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ ﴿٤٣﴾
ديدگانشان به زير افتاده، خوارى آنان را فرو مىگيرد، در حالى كه [پيش از اين] به سجده دعوت مىشدند و تندرست بودند. (۴۳)
فَذَرْنِي وَمَن يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٤٤﴾
پس مرا با كسى كه اين گفتار را تكذيب مىكند واگذار. به تدريج آنان را به گونهاى كه در نيابند [گريبان] خواهيم گرفت، (۴۴)
وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ ﴿٤٥﴾
و مهلتشان مىدهم، زيرا تدبير من [سخت] استوار است. (۴۵)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُم مِّن مَّغْرَمٍ مُّثْقَلُونَ ﴿٤٦﴾
آيا از آنان مزدى درخواست مىكنى، و آنان خود را زير بار تاوان، گرانبار مىيابند؟ (۴۶)
أَمْ عِندَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ ﴿٤٧﴾
يا [علم] غيب پيش آنهاست و آنها مىنويسند؟ (۴۷)
فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُن كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ ﴿٤٨﴾
پس در [امتثال] حكم پروردگارت شكيبايى ورز، و مانند همدم ماهى [=يونس] مباش، آنگاه كه اندوه زده ندا درداد. (۴۸)
لَوْلَا أَن تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاء وَهُوَ مَذْمُومٌ ﴿٤٩﴾
اگر لطفى از جانب پروردگارش تدارك [حال] او نمىكرد، قطعاً نكوهش شده بر زمين خشك انداخته مىشد. (۴۹)
فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ﴿٥٠﴾
پس پروردگارش وى را برگزيد و از شايستگانش گردانيد. (۵۰)
وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ﴿٥١﴾
و آنان كه كافر شدند، چون قرآن را شنيدند چيزى نمانده بود كه تو را چشم بزنند، و مىگفتند: «او واقعاً ديوانهاى است.» (۵۱)
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ﴿٥٢﴾
و حال آنكه [قرآن] جز تذكارى براى جهانيان نيست. (۵۲)
الْحَاقَّةُ ﴿١﴾ آن رخ دهنده. (۱)
مَا الْحَاقَّةُ ﴿٢﴾ چيست آن رخ دهنده؟ (۲)
وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿٣﴾ و چه دانى كه آن رخ دهنده چيست؟ (۳)
كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿٤﴾ ثمود و عاد، آن حادثه كوبنده را تكذيب كردند. (۴)
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ ﴿٥﴾اما ثمود به [سزاى] سركشى [خود] به هلاكت رسيدند. (۵)
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَةٍ ﴿٦﴾
و اما عاد، به [وسيله] تندبادى توفنده سركش هلاك شدند. (۶)
سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ ﴿٧﴾
[كه خدا] آن را هفت شب و هشت روز پياپى بر آنان بگماشت: در آن [مدت] مردم را فرو افتاده مىديدى، گويى آنها تنههاى نخلهاى ميان تهىاند.(۷)
فَهَلْ تَرَى لَهُم مِّن بَاقِيَةٍ ﴿٨﴾ آيا از آنان كسى را بر جاى مىبينى؟ (۸)
در زندگی بکوش. لباس صبر بر تن بپوش. با دانایان بجوش. عزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش