با هم قرآن بخوانیم؛ صفحه 522
جمعه 5 تیر 1394 1:24 PM
صفحه پانصد و بیست و دو قرآن آیات 31 تا 51 سوره ذاریات
با قرائت استاد خلیل الحصری
قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿٣١﴾
[ابراهيم] گفت: «اى فرستادگان، مأموريت شما چيست؟»(۳۱)
قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِينَ ﴿٣٢﴾ گفتند: «ما به سوى مردمى پليدكار فرستاده شدهايم،(۳۲)
لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِّن طِينٍ ﴿٣٣﴾ تا سنگهايى از گِل رُس بر [سر] آنان فرو فرستيم.(۳۳)
مُسَوَّمَةً عِندَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ ﴿٣٤﴾ [كه] نزد پروردگارت براى مسرفان نشانگذارى شده است. (۳۴)
فَأَخْرَجْنَا مَن كَانَ فِيهَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ﴿٣٥﴾ پس هر كه از مؤمنان در آن [شهرها] بود بيرون برديم. (۳۵)
فَمَا وَجَدْنَا فِيهَا غَيْرَ بَيْتٍ مِّنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٣٦﴾ و[لى] در آنجا جز يك خانه از فرمانبران [خدا بيشتر] نيافتيم. (۳۶)
وَتَرَكْنَا فِيهَا آيَةً لِّلَّذِينَ يَخَافُونَ الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿٣٧﴾
و در آنجا براى آنها كه از عذاب پر درد مىترسند، عبرتى به جاى گذاشتيم. (۳۷)
وَفِي مُوسَى إِذْ أَرْسَلْنَاهُ إِلَى فِرْعَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ﴿٣٨﴾
و [نيز] در [ماجراى] موسى، چون او را با حجتى آشكار به سوى فرعون گسيل داشتيم. (۳۸)
فَتَوَلَّى بِرُكْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿٣٩﴾
پس [فرعون] با اركان [دولت] خود روى برتافت و گفت: «[اين شخص،] ساحر يا ديوانهاى است.» (۳۹)
فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ وَهُوَ مُلِيمٌ﴿٤٠﴾
[تا] او و سپاهيانش را گرفتيم و آنان را در دريا افكنديم در حالى كه او [در آخرين لحظه] نكوهشگر [خود] بود. (۴۰)
وَفِي عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الرِّيحَ الْعَقِيمَ ﴿٤١﴾
و در [ماجراى] عاد [نيز]، چون بر [سر] آنها آن باد مُهلِك را فرستاديم. (۴۱)
مَا تَذَرُ مِن شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ ﴿٤٢﴾
به هر چه مىوزيد آن را چون خاكستر استخوان مرده مىگردانيد. (۴۲)
وَفِي ثَمُودَ إِذْ قِيلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّى حِينٍ ﴿٤٣﴾
و در [ماجراى] ثمود [نيز عبرتى بود]، آنگاه كه به ايشان گفته شد: «تا چندى برخوردار شويد.» (۴۳)
فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَهُمْ يَنظُرُونَ ﴿٤٤﴾
تا [آنكه] از فرمان پروردگار خود سر برتافتند و در حالى كه آنها مىنگريستند، آذرخش آنان را فرو گرفت. (۴۴)
فَمَا اسْتَطَاعُوا مِن قِيَامٍ وَمَا كَانُوا مُنتَصِرِينَ﴿٤٥﴾ در نتيجه نه توانستند به پاى خيزند و نه طلب يارى كنند. (۴۵)
وَقَوْمَ نُوحٍ مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ ﴿٤٦﴾
و قوم نوح [نيز] پيش از آن [اقوام نامبرده همين گونه هلاك شدند]، زيرا آنها مردمى نافرمان بودند. (۴۶)
وَالسَّمَاء بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿٤٧﴾
و آسمان را به قدرت خود برافراشتيم، و بىگمان، ما [آسمان]گستريم! (۴۷)
وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ﴿٤٨﴾
و زمين را گسترانيدهايم و چه نيكو گسترندگانيم. (۴۸)
وَمِن كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿٤٩﴾
و از هر چيزى دو گونه [يعنى نر و ماده] آفريديم، اميد كه شما عبرت گيريد. (۴۹)
فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٥٠﴾
پس به سوى خدا بگريزيد، كه من شما را از طرف او بيمدهندهاى آشكارم. (۵۰)
وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٥١﴾
و با خدا معبودى ديگر قرار مدهيد كه من از جانب او هشداردهندهاى آشكارم. (۵۱)
در زندگی بکوش. لباس صبر بر تن بپوش. با دانایان بجوش. عزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش