پاسخ به:مبحث 65 طرح صالحین: ازدواج( مشکلات پیش روی جوانان، تاثیر ازدواج و ...)
چهارشنبه 26 شهریور 1393 1:19 PM
عمده ترین مشکل و مانعی که نوعا برای ازدواج جوانان و بی همسران وجود دارد، فقر مالی و ناتوانی اقتصادی است. این مانع عمده، آنگاه گسترش بیشتری یافته و قوت می گیرد که موانع فرهنگی و آداب و رسوم اجتماعی نادرست نیز آن را همراهی کند و به فقر کاذب دامن زند. یعنی ناداریِ کاذبی که تنها برخاسته از خواسته ها و برداشت های نادرست از زندگی و ازدواج و رفاه و گذران معیشت است. تلقی ناصواب از شیوه زندگی و مدیریت آن و مقایسه های ناقصی که میان زندگی ها به ویژه با گسترش امر ارتباطات، صورت می گیرد و خواسته ها و توقعاتی که به سرعت رشد می کند، تا جایی که به بخشی از فرهنگ عمومی جامعه و خانواده ها تبدیل می گردد، به احساس ناداری و فقری در جامعه دامن می زند که در واقع وجود ندارد و لااقل برای برپایی یک زندگی ساده و بی آلایش که حداقل هایی از امکانات برای شکل گیری یک خانواده را داشته باشد، مانعی به شمار نمی رود.
بررسی پدیده فقر و عوامل و زمینه های گسترش آن و نوع برخوردی که اسلام با آن دارد و مسئولیتی که جامعه اسلامی و حکومت مبتنی بر اسلام در مقابل آن دارد، بیرون از حوصله و خواست این بحث است اما تا آنجا که به شرح این فراز از آیه شریفه برمی گردد، تردیدی نداریم که فقر و تنگدستی مانعی اساسی بلکه عمده ترین مانع در راه شکل گیری خانواده و پیوند ارزشمند ازدواج است ولی باز تردیدی نداریم بخش عمده ای از این پدیده منفی و تأثیرگذار، برخاسته از نوع تلقی و فرهنگی است که در جامعه و بر خانواده ها حاکم است. زیاده طلبی ها و خودنمایی ها و تصورات نادرست و راحت طلبی و رفاه زدگی در شکل گیری این تلقی و فرهنگ ناصواب نقش دارد و در واقع در بسیاری موارد، این فقر واقعی نیست که مانع ازدواج است، بلکه این فقر کاذب و خودساخته و احساس فقر است که جوانان و خانواده ها را در آرزوی زندگی مطلوب به انتظار شرایط مناسب نگه می دارد و ازدواج را چون کوهی دست نیافتنی در برابر دیدگان منتظر جوانان نشان می دهد. این سخن، روشن است که به معنای بازداشتن از تلاش بیشتر برای بهبودی بیشتر و ارتقای سطح زندگی نیست. نیز به معنای محدود ساختن موانع ازدواج و عوامل افزایش سن ازدواج، به موضوع یادشده نیست. چه اینکه به معنای نادیده گرفتن کامل، توانایی مالی در فراهم ساختن حداقل های زندگی و تأمین معیشت نمی باشد. فقط تأکید بر این واقعیت انکارناپذیر است که بخش عمده ای از مانع اساسی ازدواج، احساس فقر و ناداری خودساخته ای است که تنها در ذهن و خیال و در داوری و نگاه جامعه وجود دارد. نه در واقعیت امر لذا علی رغم ارتقای سطح زندگی، در مقایسه با گذشته ای نه چندان دور، شاهدیم که موانع پیوند ازدواج و شکل گیری خانواده فزونی یافته و از یک سو نرخ ازدواج کاسته شده و سن آن بالا رفته و از سوی دیگر طلاق افزایش یافته است.
به هر روی، نتیجه تنگدستی و ناداری از یک سو، و خواست بالا و توقع زیاد جامعه و خانواده ها از سوی دیگر، چیزی نیست جز احساس ناتوانی افراد بی همسر در تشکیل خانواده و نگرانی و اضطراب در تن دادن به ازدواج. بخش وسیعی از دختران و پسران جوانی که نیازمند ازدواج و قرار گرفتن در مأمن خانواده جدید هستند، برای اقدام به ازدواج دچار نگرانی می شوند و بر این باورند که توان گذران زندگی را ندارند؛ پسر، نگران مدیریت و تأمین معاش خود و همسر و فرزندانش است و دختر، از ترس تنگدستی شوهر و سختی زندگی و نداشتن رفاه و آسایش مادی، به سختی تن به ازدواج و رفتن به خانه بخت می دهد، چرا که آن را خانه «بدبختی» می داند و نه «خوشبختی».
این واقعیت، جوانانی را که از اراده قوی و شجاعت لازم برخوردار نیستند بیشتر رنج می دهد و طبعا دیرتر مسئولیت زندگی مشترک را می پذیرند. بسیاری از پسران به این عذر پیش قدم ازدواج نمی شوند و بسیاری از دختران به همین عذر، به خواستگاران خود، پاسخ منفی می دهند.
البته چنانکه اشاره شد، این نگرانی، در همه موارد ناشی از فقر کاذب و تنگدستی خودساخته و احساس صرف نیست. در بسیاری از جاها جوانان، از تأمین حداقل شرایط تشکیل خانواده و گذران زندگی عاجزند و به درستی در توان خویش نمی بینند که ازدواج کنند به ویژه پسران و مردان که با این پیوند مسئولیت اداره زندگی و تأمین مخارج آن را از آغاز بر عهده می گیرند. خانواده ها نیز در رنج فقر و مشکل مالی به سر می برند و از عهده فراهم ساختن حداقل امکانات برای ازدواج فرزندان خود برنمی آیند.
مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه