مشترکات "رژیم اسرائیل" و "پروژه داعش" چیست؟
جمعه 21 شهریور 1393 2:55 PM
"وقتی به شهری نزدیک شدی تا با ساکنانش بجنگی، آنها را به سازش دعوت کن؛ اگر پذیرفتند همه ملتش، برده و مسخر تو خواهند بود و اگر نپذیرفتند و خواستند بجنگند، آنها را محاصره کن و همه مردانشان را گردن بزن و زنان و کودکان و حیوانات و داراییهایشان را به غنیمت بگیر."
گروه بینالملل مشرق - دو تحول عمده خاورمیانه، تابستان داغ منطقه را داغ تر از قبل کرده و مصیبتهای زیادی را برای اهالی آن به وجود آورده است، منشا این دو تحول غم بار از سوی دو جریان تروریستی است که اتفاقا وجوه تشابه بسیاری با هم دارند، اتفاق اول جنایت های گروهک تروریستی داعش در عراق و ادامه این جنایتها در سوریه و لبنان و در ادامه اعلام خلافت موهوم اسلامی است. دومین تحول بزرگ منطقه ای حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به نوار غزه بود که نزدیک به دو هزار نفر در اثر این حملات کشته و صدها هزار نفر دیگر زخمی، آواره یا بی سر پناه شدند.
بسترهای مشترک جنایات اسرائیل و داعش
تاریخچه موجودیت رژیم صهیونیستی نیز مانند سالهای اندک اعلام موجودیت داعش مملو از جنایتهایی است که علیه فلسطینیها و عربها صورت گرفته است، کشتار در دیر یاسین، طنطوره، کفرقاسم، صبرا و شتیلا و کشتار لبنانی ها در قانا در طول تجاوزهای این رژیم به لبنان و تازه ترین این جنایت ها در غزه، نمونه ای از این اقدامات است. داعشی ها نیز با وجود اینکه دیرزمانی از اعلام موجودیت آنها نمی گذرد، جنایتهایی در سطح رژیم صهیونیستی مرتکب شدهاند، جنایتهایی که از سر بریدن انسان های بی گناه به اتهام داشتن رویکرد مذهبی خاص گرفته تا زنده به گور کردن زنان و کودکان و آواره کرده شهروندان دنبال میشود.
حضور داعش در عرصه تحولات بین الملل باعث شد دیگر صهیونیستها تنها مدعی "ملت برگزیده خدا" نباشند، چرا که آنها نیز تنها خود را بر حق می دانند و ضمن تکفیر دیگران، قتل آنها را مباح میشمارند.
به این ترتیب است که میتوان گفت آنچه داعش در منطقه انجام میدهد، کاملا منطبق بر رویکردهای نژادپرستانه صهیونیستهاست و جنایتهای اسرائیل نیز نمود عملی دیدگاههای داعشی است.
داعش و صهیونیست ها معتقدند که همه ادیان و مذاهب غیر از آن ها باید بمیرند و زمین برای آنها جایی ندارد. همه، شرور و کافر و مشرک هستند و تنها عده اندکی هستند که حق زندگی دارند.
داعش و رژیم صهیونیستی وحشی گری را در قالب دینمداری توجیه و تفسیر می کنند و همواره کتاب هایی در توجیه افراط گرایی و خشونت های خود نوشته و آنها بین عناصر ماشین کشتار خود منتشر می کنند تا با شستشوی مغزی آنها بتوانند راحتتر به افکار توسعهطلبانه خود در منطقه دست بیابند.
کتابهای تحریف شده دینی صهیونیستها بویژه در "سفر تثنیه" شیوه های حمله صهیونیستها به منطقه ای معین را تشریح می کند، شیوه هایی که دقیقا رفتار تروریست های داعش را در ذهن انسان مجسم میکند. در این کتاب آمده است که "وقتی به شهری نزدیک شدی تا با آنها مبارزه کنی، آنها را به سازش دعوت کن، اگر پذیرفتند، تمام ملت آن برده و تحت تسخیر تو خواهند بود و اگر نپذیرفتند و خواستند وارد جنگ شوند، آنها را محاصره کن و تمام مردهای آنها را گردن بزن و زنان و کودکان و حیوانات و دارایی های آنها را به غنیمت بگیر.
علاوه بر ابعاد دینی اشتراکات صهیونیستها و داعش، منطقه تحت اشغال داعش در عراق از همان ابتدای اشغال این کشور از سوی آمریکا، مورد توجه ویژه رژیم صهیونیستی بوده و این رژیم برنامه های خاصی برای تسلط بر این مناطق داشته است. یکی از این ابزارها اعزام گسترده عناصر موساد برای بی ثباتی و کاشتن بذر نفرت و اختلاف بین ساختارهای مردمی این مناطق بوده است.
رژیم صهیونیستی آتش اختلافات منطقه کردستان با دولت مرکزی عراق را دامن زده تا بتواند با تبدیل این منطقه به ایالت خودمختار هر چه بیشتر بر ثروت های طبیعی و مقدرات آن مسلط شود.
روزنامه فرامنطقهای الحیات در سال 2004 در مقالهای فاش کرد که چطور مزدوران موساد که متخصص در بمب گذاری خودروها و شکنجه انسانها و کشتار مردم و ربودن آن ها بودند، به عراق اعزام شدند. این مقاله نوشت که آنها به عنوان شهروندان عرب یا کرد و بازرگانان یا پیمانکاران با مشارکت آمریکایی ها وارد کردستان عراق شدند تا زمینهای فکری متناسب با خود را در این منطقه ایجاد کنند.
مقایسه متون مورد توجه داعش و رژیم صهیونیستی نشان می دهد که تشابه زیادی بین رویکردهای این دو وجود دارد، بویژه اینکه هر دو این گروه ها دیگران را نفی می کنند و مجوز کشتار و ریختن خون آن ها برای رضایت پروردگار! را می دهند تا وعده الهی تحقق باید. وعده ای که اسرائیل را مجاز می کند تا در سرزمینهای اشغالی و مسروقه به حیات خود ادامه دهد و داعشیها را نیز به زنان و سرزمین ها و نفت مورد نظر خود می رساند.