پاسخ به:اشعار دفاع مقدس
دوشنبه 31 شهریور 1393 6:46 PM
ديار يار
گفتمش عزم ديار يار دارى؟ گفت: آرى
گفتمش با درد هجرش سازگارى؟ گفت: آرى
گفتمش با يار چونى؟ گفت: با يادش بسازم
گفتمش بر وصل او اميدوارى ؟ گفت: آرى.
گفتم از عهدى كه بستى آگه استى؟ گفت: هستم
گفتمش بر عهدت اكنون استوارى ؟ گفت : آرى
گفتمش سودت در اين سودا چه باشد؟ گفت: عشقش
گفتم آگاهى ز سر عشق دارى؟ گفت : آرى
گفتمش اين راه را پايان چه باشد؟ گفت : هستى
گفتمش ره سوى هستى مىسپارى ! گفت : آرى
گفتمش شاهد چه دارى؟ گفت: بسيار است بسيار
گفتمش جزئى از آن را مىشمارى ؟ گفت : آرى
گفتمش برخوان حديث عشق ، خط خون رقم زد
گفتمش نقش شهادت مىنگارى ؟ گفت : آرى
گفتمش نقش شهيدان چيست ؟ گفت : آزاد مردى
گفتمش آزادگى را پاسدارى ؟ گفت : آرى
گفتمش هادى راهت كيست؟ گفت: از نسل احمد (ص)
گفتمش شيداى آن والا تبارى ؟ گفت: آرى
گفتمش گو نام پاكش؟ گفت: روحالله خمينى
گفتمش دارى عجب نيكو شعارى ، گفت: آرى
گفتم اين پير توانا كيست، گفتا قلب اسلام
گفتمش اسلام را داده است يارى؟ گفت: آرى
گفتمش كارى حسينى مىكند؟ گفت : مسلم
گفتمش پر حجت بر اين گفتار دارى؟ گفت : آرى
گفتمش او نايب مهدى (عج) است؟ گفتا: نيست جز اين
گفتمش هست از محمد (ص) يادگارى گفت : آرى
گفتم او را كيست پشتيبان به عالم ؟ گفت : يزدان
گفتمش او را به يزدان مىسپارى؟ گفت : آرى
گفتمش «مردانى» از كويش چه جويى؟ گفت : وصلش
گفتمش بر آرى او گفتى آرى؟ گفت آرى
یا صاحب الزمان علیه السلام