0

امیر عاشقان

 
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:امیر عاشقان
جمعه 7 آذر 1393  8:31 PM

 
انس ابن مالک می گوید:
 
روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله بر در خانه نشسته بود و علی بن ابی طالب علیه السلام نیز در حضورش بود که پیرمردی از راه رسید و به رسول خدا سلام کرد و رفت.
 
پیامبر خدا به علی علیه السلام فرمود:« آیا او را شناختی؟» 
 
علی علیه السلام گفت:« نه. » 
 
پیامبر فرمود:« ابلیس بود. » 
 
علی علیه السلام گفت: «ای رسول خدا، اگر می دانستم ابلیس است با شمشیر ضربتی به او می زدم و امت تو را از شر او رها می‌کردم.»
 
ناگهان ابلیس برگشت و به علی علیه السلام گفت:
 
«ای ابوالحسن، با این کار به من ستم می‌کردی! مگر گفتار خداوند متعال را نشنیدی که به من می‌فرماید:
 
«و شارکهم فی الاموال و الاولاد » - سوره بنی اسرائیل، آیه 64- (و در اموال و اولاد با آنها (پیروان شیطان) شریک شو.)
 
به خدا سوگند من در بسته ‌شدن نطفه‌ی هیچ ‌یک از کسانی که تو را دوست می‌دارند، دخالتی نداشته و ندارم.» 

 
منبع:
 
بحارالانوار، ج 39، ص 166، ح5 

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

تشکرات از این پست
shayesteh2000
دسترسی سریع به انجمن ها