0

امیر عاشقان

 
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:امیر عاشقان
جمعه 30 آبان 1393  9:08 PM

بنام خدا

سلام دوست خوبم و کاربر محترم

با عنایت به مطلب زیبائی  که در مورد تنهائی امیر مومنان حضرت علی(ع) نوشته بودید بی مناسبت ندیدم که این سروده آقای یوسف رحیمی را در ادامه مطلب شما بگذارم شاید مورد استفاده دوستان قرار گیرد.

 

گم می شود در غربت شب های کوفه

در لابلای نخلها، تنهای کوفه

کوه است کوه اما دگر از پا نشسته

سر می کند در چاه غم دریای کوفه

خسته شده از سُستی این قوم صد رنگ

خسته شده از شاید و امای کوفه

با نان و خرما می رود کوچه به کوچه

اما چرا نفرین؟ مگر مولای کوفه ...

جز جود و رحمت از امام ما چه ديدند؟

ای وای از نامردمان ای وای کوفه

یارب بگیر از قدر نشناسان علی را

سر آمده صبر از ملالت های کوفه

مانند چشمانش دل عالم گرفته

آماده‌ی رفتن شده آقای کوفه

اما نگاهش بی کران بی کسی هاست

دلشوره دارد از غم فردای کوفه

روزی که می آید به شهر نانجیبان

با دست بسته، جان به لب، زهرای کوفه

روزي که خون مي بارد از چشمان غيرت

از طعنه های تلخ و جانفرسای کوفه

بر روي ني سوي لب غرق به خوني

سنگ بلا مي بارد از هر جاي کوفه

می میرد از اندوه گوش و گوشواره

دارد خبر از بغض بی پروای کوفه

می پرسد از راه نجف طفل یتیمی

ذکر لبش: بابای من! بابای کوفه!

 

                  

تشکرات از این پست
moradi92
دسترسی سریع به انجمن ها