پاسخ به:امیر عاشقان
یک شنبه 30 شهریور 1393 6:06 PM
بیا دوباره برای ما بخوان تو خطبهی خلقت را
که پرده پرده فرو ریزی از این زمانه جهالت را
بگو برای زمینیها از آسمان و از اسرارش
تویی که چشم خدا هستی که دیده غیب و شهادت را
آهای صاحب انگشتر! دلم چه خوش شده حالا که
به دستهای تو بخشیدند کلید آتش و جنت را
حدود مُلک تو دلهایی است که گِرد روح تو میچرخند
چه باک اگر که بیندازی شبی مهار خلافت را
علی پرست گناهش چیست؟ که تو شبیه خدا هستی
چرا که آینه هم اینقدر نشان نداده شباهت را
نماز رو به نجف چندی است نخواندهام من و بیمارم
مریض گشتهام از وقتی که ترک کردهام عادت را
برادران مسلمانم! قسم به کعبه که حیرانم
چگونه دم زدهاید از عشق بدون آنکه ولایت را...
ابوتراب غزلهایم! لغات من همه از خاکند
تو روح دادی و باور کرد دلم وقوع قیامت را
«من و تو آن دو خطیم آری» (1) به هم رسیده به ناچاری
خط شکسته چه دارد جز همین دو بیت ارادت را
----------------------------------------