پاسخ به:قبله
دوشنبه 17 شهریور 1393 12:13 PM
استقبال یا رو به قبله کردن در نماز، اسرار و حکمتهایى دارد. برخى از حکمتهاى عرفانى، سیاسى و اجتماعى آن عبارت است از:
2-1. کعبه زمینى و جسمانى، نمادى از توجّه به کعبه حقیقى است که مرتبهاى فراتر از عوالم جسمانى دارد. آیه اللَّه حسن زاده آملى در این باره مىنویسد: « توجه به کعبه حقیقى مىنمایى که عبارت از دل است که در عالم بدن انسان به منزله «کعبه» است، و به منزله «بیت المعمور» است در آسمان چهارم و به منزله عرش است».هزار و یک نکته، ص 100، نکته 103؛ دیلمى، حسین، هزار و یک نکته درباره نماز، (قم: پارسایان، چاپ پنجم، 1378)، ص 62.
2-2. کعبه از آن جهت که به خداى متعال انتساب یافته و به «بیت الله» مشهور است؛ شرافت خاصى دارد و رعایت و احترام آن، لازم است. به همین جهت سفارش شده که در حالتهاى خوب معنوى، رو به قبله باشیم؛ لکن در حالتهاى نامناسب (مانند تخلى و...) به جهتى باشیم که در راستاى قبله قرار نگیریم. در شرح حال امام خمینىرحمه الله آمده است: ایشان هر وقت وضو مىگرفت، تمام جزئیات وضو را رو به قبله انجام مىداد. حتى اگر دستشویى رو به قبله نبود در هر مورد، پس از آنکه یک کف دست آب بر مىداشت، شیر آب را مىبست و رو به قبله آب را روى صورت یا دست مىریخت.سرگذشتهاى ویژه از زندگى حضرت امام خمینى، ج 3، ص 31.
در واقع رو به قبله کردن - به دلیل انتساب کعبه به خدا - موجب توجه دل به او است. امام باقرعلیه السلام فرمود: «هر گاه نماز گزار رو به قبله مىایستد، به جانب خداى مهربان رو کرده است».نهاوندى، محمد فرید، رموز نماز یا اسرار الصلاه، ص 65. این نه بدان دلیل است که خداوند در جهت خاصى مىباشد؛ بلکه به سبب محدودیت توجّه و اقبال دل است. به عبارت دیگر چون اشتغالات و خواطر نفسانى، توجه دل به خدا را کم مىکند؛ قرار دادن یک پایگاه خاص عبادى و رو کردن به آن، زمینه توجه بیشتر دل به سوى صاحب خانه را فراهم مىآورد.
«سیسلاس» - مورخ مشهور رومانى به نقل از «کارلایل» انگلیسى در وصف کعبه - مىنویسد: «این کعبه مقارن میلاد مسیح، اشرف معبدها بوده است. این معبد امروز مانند آهنربا از اقصاى شرق تا انتهاى غرب و یا از دهلى تا مراکش، از چهار سمت، روزى چند بار (براى اقامه نماز)، دلهاى مسلمانان را به طرف خود جذب کرده و هر یک از آنان را به ساحت قدس صاحب خانه، متوجه مىسازد».پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله از نظر دانشمندان شرق و غرب، ص 212.
کعبه رمز حضور قلب است. امام خمینىرحمه الله در این زمینه مىنویسد: «نکته باریکى در واژه قبله هست که باید از آن غافل نبود. «قبله» در اصل لغت، اسم عمل ما است، نه اسم خانه (کعبه)؛ ولى چون این عمل رو به روى با آن خانه انجام مىگیرد، کم کم اسم خود خانه شده است. قبله بر وزن «جِلسه» و «وِجهه» طرز ایستادن و رو به رو شدن با چیزى است که با حضور ذهن انجام گیرد. مواجههاى است که انسان به حال خبردار مىایستد که گویى رژه مىرود و سان مىدهد. نهایت باید این رژه و سان در مورد خانه خدا با همه اعضا و تمام اندام بدن بوده باشد؛ آن هم به حال خبردار و با نظم و احترام و با حضور ذهن کلى.
پس قبله به معناى اقبال کردن، به چیزى است؛ اما طورى که اقبال و روى آوردن به آن، همراه با گسستن از غیر باشد که رنگ پیوستن به آن و گسستن از غیر آن، در عمل آشکار باشدحسین انصاریان، عرفان اسلامى؛ ج 5 ص 172 و 173، به نقل از: آداب الصلاه.»!براى مطالعه بیشتر نگا: خمینى، روح اللَّه، آداب الصلاه، (مشهد: آستان قدس رضوى، چاپ دوم، 1366)، ص 128 و 129.
2-3. دیگر از اسرار توجه به کعبه بعد سیاسى - اجتماعى آن است. جابر بنحیان از امام صادقعلیه السلام پرسید: آیا مرکز بودن کعبه براى نماز اهمیتش بیشتر است، یا براى حج؟ آن حضرت فرمود: مرکزیت آن براى نماز؛ زیرا بسیارى از مسلمانان نمىتوانند در تمام عمر حتى یک بار به مکه بروند؛ ولى هر مسلمان در هر نقطه از جهان، روزى پنج بار به سوى کعبه نماز مىخواند. مىتوان گفت در هر شبانه روز پنج بار، نگاه تمام مسلمین جهان در کعبه به هم مىرسد و گویا تمام مسلمانان جهان، شبانه روزى پنج مرتبه در چشمان یکدیگر مىنگرند و سخن آنان در آنجا به هم مىرسد و تکبیر مسلمان در شرق و غرب دنیا، در کعبه شنیده مىشود. این مرکزیت در هیچ یک از ادیان گذشته وجود نداشته و در آینده هم به وجود نخواهد آمد.رىشهرى، محمد، مناظره در رابطه با مسائل ایدئولوژیک، ص 84 و 85.
به عبارت دیگر کعبه مغناطیس دلهاى اهل ایمان و رمز وحدت و استقلال مسلمانان است و ارتباط نماز و کعبه، ارتباطى دائمى است. «اگر کسى از فراز آسمانها به صفوف نماز گزاران کره زمین بنگرد، دایرههاى متعددى را مىبیند که مرکزیت همه آنها کعبه است و توحید، نقطه تمرکز فکر و دل و جان و صفوف مسلمین است».قرائتى، محسن، پرتوى از اسرار نماز، ص 109، (تهران: ستاد اقامه نماز، چاپ هفدهم 1378).
«گلادستون» (نخست وزیر اسبق انگلستان) در پارلمان این کشور گفت: تا هنگامى که نام «محمدصلى الله علیه وآله» در مأذنهها بلند است و «کعبه» پابرجا و «قرآن» راهنما و پیشواى مسلمانان است؛ امکان ندارد پایههاى سیاسى ما، در سرزمینهاى اسلامى استوار و برقرار گردد.مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 4، ص 438.
پروفسور «روژه گارودى» (دانشمند مسلمان و فیلسوف مشهور فرانسوى) مىنویسد: «در نماز، انسان به خود باز مىگردد و همه هستى را در وجود خویش احساس مىکند و چنین است که انسان با ایمان، به ستایش وادار مىشود. در نماز، همه مسلمانان جهان در برابر محرابهاى تمام مساجد - که زاویه آنها به سوى کعبه ساخته شده است - در صفهاى فشرده، با همدلى و حضور خود به طور گسترده و عمیقى مجذوب مرکز خویش و بنیاد خود مىشوند».به نقل از محسن کازرونى، خلوتگه راز، ص 198.
2-4. ایستادن رو به قبله، یادآور خاطرهها و ارزشهاى بسیارى است: مکه شکنجه گاه بلال، قربانگاه اسماعیل، زادگاه على بن ابى طالبعلیه السلام، پایگاه قیام حضرت مهدى(عج)، محل آزمایش ابراهیمعلیه السلام و عبادت گاه تمامى پیامبران و اولیا است و چه زیبا است که نماز گزار آن گاه که رو به قبله مىایستد، پیش از شروع نماز، مرورى بر این ارزشها داشته باشد.محسن قرائتى، تفسیر نماز، ص 50.
2-5. یکى از برکات دستور قرآن به استقبال قبله، این است که موجب رشد علمى مسلمین گردید. قرآن کریم مىفرماید: «فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ ...بقره (2)، آیه 144.
» ؛ «پس روى کن به طرف مسجدالحرام و شما مسلمین نیز هر کجا باشید در نماز روى بدان جانب کنید» و نیز: «وَ مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ ...» ؛ «اى رسول! از هر جا و به هر دیار بیرون شدى، روى به جانب کعبه کن و شما مسلمین هم به هر کجا بودید، روى بدان جانب کنید».همان، آیه 150.
«شطر» در آیه شریفه، به معناى سمت و جانب است. ایستادن دقیق در محاذات خانه کعبه و حتى مسجدالحرام، براى کسانى که از دور نماز مىخوانند، بسیار مشکل است؛ اما ایستادن به سمت آن براى همه آسان است. همین دستور قرآنى به نوبه خود، موجب پیشرفت علوم جغرافیا، هیئت، هندسه و ریاضى و اختراع قبله نما در بین مسلمین گردید؛ زیرا براى قبلهیابى و تشخیص جهت آن، نیازمند این علوم بودند.
2-6. همان طور که در امور دنیایى و مادى، انسان نیاز به نظم و برنامه خاص و معینى دارد، عبادات نیز از این مسئله مستثنا نیست. نماز و احکام آن - از جمله استقبال - قبله نمونهاى عالى از نظم و انضباط در امور عبادى و معنوی است.
اما در فرق کعبه و بت سخن فراوان است . تنها نکته ای که به اختصار اشاره می شود این است که کعبه معبد است و بت معبود. بت پرستان بت را معبود خویش قرار می دادند , اما هیچ مسلمانی کعبه را معبود قرار نمی دهد بلکه آن را معبد می داند و در استقبال قبله نیز دل به سوی خدا دارد و او را عبادت می کند نه کعبه ر .ا
برگرفته از پرسمان
یا صاحب الزمان علیه السلام