0

ماجرای کتک خوردن چهار فرمانده

 
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

ماجرای کتک خوردن چهار فرمانده
پنج شنبه 13 شهریور 1393  9:20 PM

حاج قاسم را انداخته بودند روی ماشین و حسابی او را می‌زدند! کمی گذشت و آنها نسبت به ما حدس‌هایی زدند. خلاصه بعد از کتک کاری رفتند.

 

 «محمدباقر قالیباف» (شهردار تهران) در خاطره‌ای که در وب سایت رسمی‌اش منتشر شده است، نوشته است:

 

حدود ساعت ٣ بعد از ظهر، به همراه سه نفر دیگر از فرماندهان در ارتفاعات گولان بودیم. من، آقای قاسم سلیمانی، آقای مرتضی قربانی، و آقای اسدی.

 

از ماموریتی برمی گشتیم که دیدیم راه را آب گرفته و ماشین‌هایی که نیروها را می‌آوردند، در راه مانده‌اند و وضعیت بدی ایجاد شده بود. وانت ما هم در راه ماند و پیاده از ارتفاعات بالا آمدیم.

 

دیدیم علت خراب شدن راه، این است که بچه‌های ادوات قرارگاه، برای کار گذاشتن قبضه‌های خمپاره‌ها، زمین را کندند و خاک‌هایش را ریخته‌اند در جوی آب. آب هم مسیرش عوض شده بود و تا پایین، هم گل درست کرده بود و هم یخ زده بود. همین باعث شده بود تا راه خراب شود و ماشین‌ها در راه بمانند. بچه‌ها هم متوجه نبودند این مسائل ایجاد شده است؛ ما هم بیل برداشتیم و خاک‌ها را جابه‌جا کردیم تا راه آب درست بشود.

 

در همین حین یکی از بچه‌های بسیجی آمد طرف ما و گفت: شما اینجا چی کار دارید؟ چه کار می‌کنید؟ به بیل ما چه کار دارید؟

 

آقای قربانی گفت: ول کن... بگذار کارمون رو بکنیم و جر و بحث شد و او وقتی دید تنهاست و ما چهار نفریم، برگشت آنطرف تپه، تا بقیه رفقایش را خبر کند!

 

دوید که برود طرفشان، مرتضی قربانی احساس کرد طرف فرار کرده! دنبالش دوید و کلتش رو درآورد و یک تیر هوایی زد! طرف رفت بالای تپه، رفیق‌هایش را خبر کرد، برگشت و گفت کی تیر زد؟! مرتضی گفت من زدم!

 

گفت تو بیخود کردی زدی... و محکم زد تو گوش مرتضی! مرتضی هم زد و حاج قاسم هم دوید کمک و آنها هم آمدند و خلاصه دعوا شد!

 

من دیدم اونها دارند همدیگر رو می‌زنند، بیل را رها نکردم و ادامه دادم و راه آب را باز کردم!

 

حاج قاسم را انداخته بودند روی ماشین و حسابی او را می‌زدند! کمی گذشت و آنها نسبت به ما حدس‌هایی زدند. خلاصه بعد از کتک کاری رفتند.

 

از آن موقع هر وقت حاج قاسم را می‌بینم می‌گوید تو آن موقع سیاستمداری کردی و با بیلت به کمک ما نیامدی! من هم می‌گویم ما رفته بودیم جوی باز کنیم نرفته بودیم دعوا کنیم که!!!

تشکرات از این پست
mehdi0014 papeli
دسترسی سریع به انجمن ها