0

خاطرات دفاع مقدس

 
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

خاطرات دفاع مقدس
چهارشنبه 12 شهریور 1393  7:01 PM

بوسه شیرین

هشت سال دفاع مقدس منظومه‌ای بود از بروز اسطوره‌ها و حماسه‌هایی که هیچ کدام افسانه نبودند.
هشت سال دفاع مقدس منظومه ای بود از بروز اسطوره ها و حماسه‌هایی که هیچ کدام افسانه نبودند. مادرانی که فرزندان خود را راهی قربانگاه می‌کردند و می‌دانستند شاید دیگر در این رفتن برگشتنی نباشد.

پدرانی که موهایشان در غم پسرها سفید می‌شد و نو عروسانی که در سوک همسرانشان می‌نشستند و جوانانی که در آرزوی دیدن فرندانشان می ماندند و دیدارشان می افتاد به قیامت.

در این هشت سال رمز و رازی بود بین امام روح الله با فرزندانش که فقط این نجوا را اهلش می‌شنیدند و نامحرمان را راهی در این میدان نبود.

تصویر پیش رو مادری است که فرزندش را وداع می‌گوید تا برود برای جنگیدن که قبل از عملیات خیبر به ثبت رسیده است.

 

تشکرات از این پست
mehdi0014
دسترسی سریع به انجمن ها