خاطرات دفاع مقدس
چهارشنبه 12 شهریور 1393 7:01 PM
هشت سال دفاع مقدس منظومهای بود از بروز اسطورهها و حماسههایی که هیچ کدام افسانه نبودند.
هشت سال دفاع مقدس منظومه ای بود از بروز اسطوره ها و حماسههایی که هیچ کدام افسانه نبودند. مادرانی که فرزندان خود را راهی قربانگاه میکردند و میدانستند شاید دیگر در این رفتن برگشتنی نباشد.
پدرانی که موهایشان در غم پسرها سفید میشد و نو عروسانی که در سوک همسرانشان مینشستند و جوانانی که در آرزوی دیدن فرندانشان می ماندند و دیدارشان می افتاد به قیامت.
در این هشت سال رمز و رازی بود بین امام روح الله با فرزندانش که فقط این نجوا را اهلش میشنیدند و نامحرمان را راهی در این میدان نبود.
تصویر پیش رو مادری است که فرزندش را وداع میگوید تا برود برای جنگیدن که قبل از عملیات خیبر به ثبت رسیده است.