ترانه ای زیبا
سه شنبه 4 شهریور 1393 9:35 AM
از نيام غيبتت بيرون درآ
اى به دستت تيغ تيز ذوالفقار وارث محراب وخون صبحگاه وارث دروازه هاى نيم سوز وارث خون دل وتابوت وتير زخم دار نيم روز کربلا وارث مشک وفرات ودستها وارث تشت طلا وچوب ولب با غل وزنجير وزندان آشنا آشناى قبرهاى بى نشان کى ز ماذن مى رسد فرياد تو واى بر ما خستگان بى شکيب واى بر ما رهروان نيمه راه باقى حق در زمين وآسمان بى لهيب سينه هامان طور نيست بى فروغت روزهامان تيره ماند زخمهاى شيعيان سر باز کرد عشق را آغاز وانجامى نماند در غروب روشناييها مانده ايم قلب ما در سينه پرپر مى زند ما ودستى کوته ودامان تو با حسين از کربلا آغاز کن چشمها را رخصت پرواز ده تيغ قهر وانتقام کبريا بعد عمرى انتظار وانتظار |
|
سبز پوش سرزمين انتظار انعکاس ناله هاى قعر چاه گريه هاى صبح وشام ونيم روز کيسه هاى نان ورطب را باز گير نوحه خوان غربت خون خدا ره گشاى راه در بن بستها صوت قرآن وتنور ونيمه شب هم قفس در بند با موسى الرضا عليه السلام هم نوا با گريه هاى مادران واى بر ما گر نباشد ياد تو گر نى جوشيم با (امن يجيب) گر نمى آيد ز سينه سوز وآه آيه هاى لن ترانى را مخوان شاممان را تا طلوعت نور نيست چشمها بر آستانت خيره ماند غربتى ديرينه را آغاز کرد از مسلمانى بجز نامى نماند از رواق سامرا جا مانده ايم نيمه شبها حلقه بر در مى زند جان بکف آماده فرمان تو عقده هاى شيعيان را باز کن بار ديگر عشق را آواز ده از نيام غيبتت بيرون درآ در بقيع سينه هامان پا گذار |
مشفق کاشانی