هنر ساسانى
طاق بستان
طاق بستان
معماری
پیکرتراشی نقاشی و موزائیک
سفالگری فلزکاری و شیشه سازی
منسوجات
سرزمين فارس مهد ساسانيان و از مراکز مهم سلطنت هخامنشى بود. در سال ۲۲۴ بعد از ميلاد اردشير بابکان از خطّهٔ فارس بر اردوان پنجم پادشاه اشکانى غلبه يافت و امپراطورى مقتدرى را بنيان نهاد که تا سال ۶۴۲ بعد از ميلاد با قدرت تمام بر منطقهٔ پهناورى از سوريه تا شمال غربى هند فرمانروايى داشت و نفوذ هنرى و فرهنگيش تا فواصلى دور فراسوى مرزهاى کشورش گسترش يافت. چنانکه اثر نقش و نگارهاى ساسانى بر هنر آسياى مرکزى و چين و بيزانس و حتى فرانسه باقى ماند.
سلسلهٔ ساسانى که نامش را از ساسان، بزرگ پارس و موبَد موبَدانِ معبد آناهيتا در استخر فارس گرفته؛ آخرين امپراطورى ايران را قبل از سلطهٔ اسلام تشکيل داد.
کاخ سروستان، ساسانيان
کاخ سروستان، ساسانيان
دوران ساسانى از نظر سياسى و عقيدتى نمايندهٔ طغيان ملى ايرانيان عليه پارتيان بود؛ و هدف آن نيز احياى امپراطورى هخامنشى بود و اين هدف درهنر اين دوران نيز منعکس شد. اما در اين مسير آنها مقلد صرف نبودند؛ بلکه هنر آنها نمايانگر نيروى آفرينندگى مىباشد.
برجستهترين فرد در امپراتورى ساساني، شاپور اول بود که همان داعيههاى سياسى و هنرى داريوش بزرگ را در سر مىپروراند.
پس از غلبهٔ اردشير بر اردوان، ساسانيان حکومت ملّى واحدى را تشکيل دادند و درصدد برآمدند که دين و آيين واحدى را به رسميت بشناسند تا وحدت لازم را در حکومت خويش ايجاد نمايند.
آغاز سلطنت ساسانى مقارن بود با اوج قدرت مذهب بودا در شرق ايران از چين و هند و ژاپن و مسيحيت در غرب ايران و مذهب يهود که جاى خود را داشت. آنها مىبايست مذهبى را تقويت مىکردند که وحدت ملىشان را تضمين نمايد و با تحولات مذهبى شرق و غرب بيگانه نباشد. بههمين دليل وقتى مذاهب جديدى توسط مانى و مزدک عرضه گرديد، ابتدا با اقبال شاهان ساسانى مواجه شد. مانى در زمان شاپور اول ظهور کرد و خود را فرستادهٔ خدا معرفى نمود. مانويت مذهبى تأليفى بود که در حقيقت اصول خود را از مذهب بودا، آيين مسيحيت و ديانت مزديستى و اعتقادات بابلى اخذ کرده بود؛ مذهب مانى برپايهٔ اعتقاد به مظاهر خير و شر و تضاد آنها بود.
طاق بستان، کرمانشاه، دوره
ساسانيان
طاق بستان، کرمانشاه، دوره ساسانيان
شاپور اول ابتدا به مانى توجه کرد؛ اما روحانيان با نفوذ آيين زرتشتى عليه او شوريدند و او را محکوم کردند و مانويت در آسياى مرکزى مستقر گرديد و در مصر و سوريه پيشرفتهايى بهدست آورد. با قتل مانى و سوزاندن رسالات او، آيين مزديستى تقويت شد و دين رسمى حکومت ملّى و واحد ساسانى قرار گرفت و اهورامزدا خداى واحد باقى ماند. متون اوستا از نو تدوين و روايات شفاهى ثبت و نوشته و وحدت مذهبى و ملى امپراتورى عظيم ساسانى را تکميل نمود.
هنر ساسانى قالبها و سنتهاى بومى ايران را احيا نمود و زمينه را براى بسيارى از ويژگىهاى هنر اسلامى مهيا ساخت. هنر اين دوران ذاتاً دربارى بود؛ اما قابليت و توان آنرا داشت که از قلمرو زمان و مکان خود فراتر رود و به سرعت گسترش يابد در شکلگيرى هنر سرزمينهاى ديگر نقش قاطعى ايفا نمايد. مجموعهٔ وسيعى از نقشمايهها و شمايلنگارىهاى و نيز طرح پلانهاى معمارى و مفاهيم زيباشناختى آن در سرزمينهاى خارج از ايران به ظهور رسيد.
دوران ساسانى از جهات زيادى شاهد ارزندهترين دستاوردهاى تمدن ايرانى بود. اگرچه فتح ايران بهدست اسکندر، راه را براى گسترش فرهنگ يونانى در آسياى غربى گشود؛ روح يونانى هرگز در اين سرزمين بهطور کامل جذب نشد. در زمان اشکانيان مردمان خاور نزديک هنر يونانى را تفسير کردند و در دوران ساسانى اين واکنش ادامه يافت.
هنر ساسانى در واقع مقطع نهايى يکى از تحولات عظيم هنرى بود که حدود چهار هزار سال پيش از آن در بينالنهرين آغاز شده بود.
اين هنر تأثير روشنى بر هنر بيزانس داشت. نقشبرجستههاى بىشمار بيزانس با الهام از الگوهاى ساسانى ايجاد شدند مانند آنچه در استانبول و آتن از نقوش حيوانات بهوجود آمد. و موزائيکهايى که در کليساى پاناگيا آنجلو کتيستوس در جزيرهٔ قبرس قرار دارد نيز با توجه به هنر ساسانى بهوجود آمده است. بعضى جنبههاى معمارى بيزانسى بدون در نظر گرفتن هنر ايرانى قابل درک نخواهد بود.
امپراطورى بيزانس امپراطورى روم شرقى است که صاحب تمدن و تاريخ و هنرى خاصى بود که مدت هزار سال به حيات خود ادامه داد و توانست آميزهاى از هنر يونانى و رومى و خاورى را باعنوان هنر بيزانسى بهوجود آورد.
موزائيکظهاى تزئينى نمازگاه خصوصى در نزديکى اورلئان (اواخر قرن ششم) شباهت کاملى به موزائيکهاى ورودى غار طاق بستان دارد.
کليساى سن فيليبرت در تورنى نيز يادآور کاخ ايوان کرخه است.
تأثير عميق طرحهاى ساسانى بر دستساختههاى مصرى و منسوجات سورى کاملاً به چشم مىآيد. نقشبرجستههاى تعدادى از تابوتهاى سنگى بربرها در فرانسه و اسپانيا با الهام از نقوش نساجى ساسانى شکل گرفتهاند. برخى پيکرتراشىهاى ماقبل رومانسک و رومانسک در فرانسه و ايتاليا نيز تحت تأثير اين هنر خلق شدهاند.
با سقوط شاهنشاهى ساسانى توسط اعراب، اسلام وارث واقعى هنر ساسانى گرديد؛ مفاهيم آنرا اقتباس نمود و روح تازهاى به آن بخشيد.