تو را خدا چطوري
جمعه 31 مرداد 1393 7:00 PM
بر خلاف بعضي كه انگار دائم خودشان را غلغلك مي دادند و يك لحظه لبخند از روي لبانشان دور نمي شد و يكسره با هم گل مي گفتند و به اصطلاح گل مي شنيدند، آنها را با يك خروار عسل هم نمي شد خورد؛ از بس تو لاك خودشان بودند. آدم خيال مي كرد جواب سلامش را هم زوركي مي دهند.
وقتي عده اي مي خواستند اين جور افراد را اذيت كنند، البته اذيت كه نه، يعني به جمع و جماعت بكشانندشان و بگويند به قول خودشان تك نپر و تنهايي حال نكن، به آنها كه مي رسيدند، مي گفتند: تو رو خدا چطوري؟ كه آنها هم ديگر نمي توانستند جلوي لبخندشان را بگيرند؛ كنايه از اين كه شما را بايد قسم و آيه داد براي اين كه بگوييد حال و احوالتان چطور است! كه گاهي خوششان مي آمد و براي اين كه خودشان را نبازند جواب مي دادند: به خدا خوبم!