0

یاد یاران

 
taha25
taha25
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1393 
تعداد پست ها : 1411
محل سکونت : آذربایجان شرقی

براي بابايم گريه كنيد
جمعه 31 مرداد 1393  6:54 PM

تعاون بوديم، ستاد تخليه شهدا. جمع و جور كردن و بسته بندي و ترتيب انتقال بچه ها با ما بود. جيب هايشان را مي گشتيم و هر چه بود در پلاستيكي جمع مي كرديم و همراه تابوت مي فرستاديم.

يك بار يكي از جنازه ها توجه مان را جلب كرد و حساس شديم كاغذي را که روي آن با خط درشت نوشته بود «وصيت نامه» بخوانيم، ببينيم امثال اين بچه ها كه تازه بالغ شده و از مال دنيا هم چيزي ندارند، باز ماندگانشان را به چه اموري سفارش مي كنند. كاغذ را كه باز كرديم، نمي دانستيم بالاي سر بدن شهيد بخنديم يا گريه كنيم. نوشته بود براي من گريه نكنيد؛ براي بابام گريه كنيد كه مي خواهد خرج دفن و كفن مرا بدهد و برايم شب هفت و چهلم بگيرد بينوا هر چي يك عمر جمع كرده، بايد بدهد مردم بخورند!

تشکرات از این پست
mehdi0014
دسترسی سریع به انجمن ها