0

غزل شماره ۲۲۲: از سر کوی تو هر کو به ملالت برود

 
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

غزل شماره ۲۲۲: از سر کوی تو هر کو به ملالت برود
شنبه 25 مرداد 1393  10:59 AM

از سر کوی تو هر کو به ملالت برود

نرود کارش و آخر به خجالت برود

کاروانی که بود بدرقه‌اش حفظ خدا

به تجمل بنشیند به جلالت برود

سالک از نور هدایت ببرد راه به دوست

که به جایی نرسد گر به ضلالت برود

کام خود آخر عمر از می و معشوق بگیر

حیف اوقات که یک سر به بطالت برود

ای دلیل دل گمگشته خدا را مددی

که غریب ار نبرد ره به دلالت برود

حکم مستوری و مستی همه بر خاتم تست

کس ندانست که آخر به چه حالت برود

حافظ از چشمه حکمت به کف آور جامی

بو که از لوح دلت نقش جهالت برود

 

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها