پاسخ به:دو چهره مرموز تاريخ فراماسونری
چهارشنبه 6 مرداد 1395 12:18 PM
فراماسونری از آن دسته اندیشه هایی است که برای درک بهتر باید تاریخچه دقیق آن را بررسی کرد. پیروان سازمان فراماسونری را ماسون می نامند. فراماسونری به عنوان یکی از سازمان های شیطان پرستی در دنیا محسوب می شود که تمامی اعضای آن با هدف به اشتراک گذاشتن تواناییها و تخصصهایشان با یکدیگر، قصد دارند تا اندیشه های خود را تبلیغ کنند.
برای شناخت اندیشه های فراماسونری لازم است تا عناوین زیر شرح داده شوند:
شکل گیری سازمان فراماسونری
اندیشهها و آرمانهای فراماسونری
ورود به اندیشه فراماسونری
ریشهها و نشانهها اندیشه فراماسونری
طبقه بندی ماسون ها
گسترش اندیشه فراماسونری
رابطه میان فراماسونری و شیطانپرستی
شکل گیری سازمان فراماسونری
سازمان فراماسونری اولین بار در اروپای قرون وسطی شکل گرفت. گروهی بر این نظرند، زمانی که سنگ تراشان اروپایی کلیساها و ساختمانهای بلند را بنا می کردند، اندیشه فراماسونری را شکل دادند. اما گروهی دیگر معتقدند که گروه «سلحشوران صلیبی» به عنوان یکی از فرقه های نظامی و مذهبی (شوالیه ها) این سازمان را به وجود آوردند. گروه سومی نیز وجود دارد که شکل گیری فراماسونری را به زمان حضرت سلیمان و معبد بزرگ بیت المقدس مرتبط می دانند.
اندیشهها و آرمانهای فراماسونری
بسیاری تصور می کند فراماسونری یک مذهب است، در حالی که مذهب نیست. در ابتدای شکل گیری این سازمان، به اندیشه ها و آرمان های دین مسیحیت توجه زیادی داشت. اما به تدریج از هدف های اولیه منحرف شد. تا جایی که اکنون به عنوان یک مکتب شیطان پرستی شناخته شده است. اگر چه در ابتدا اساس اندیشه و تفکر فراماسونری عشق برادرانه و همراهی بود و همین تفکر موجب وادار کردن اعضا برای ایثار، گذشت، احترام و درک متقابل می شد اما اکنون نظر پیروان این مکتب بر رد مذهب، خداباوری و روحیه همکاری جویانه است.
در ابتدا ماسونها بر این باور بودند که جهان تحت پوشش یک نیروی برتر قرار دارد. در نتیجه نظام اخلاقی در دامن آن شکل گرفت. نمادها و سمبل ها از جمله راه های سازمان فراماسونری برای ترویج اعتقادات و نظریات این سازمان می باشد. در حال حاضر سازمان فراماسونری از اندیشه های اولیه فاصله گرفته است. شاید جنبش عقلگرایی بر مکتب فراماسونری تاثیرگذار بوده که آنان را در مقابل اندیشه های دینی قرار داده است. به طوری که اکنون فراماسونری با اندیشه های شیطان پرستی پیوند خورده و در تضاد با دین قرار گرفته است.
ورود به اندیشه فراماسونری
عضویت در سازمان فراماسونری با طی کردن مراحل خاصی ممکن می شود. هر یک از اعضای سازمان فراماسونری باید برای پیشرفت، مراحل و درجات مختلفی را طی کنند. برای تبدیل شدن به یک ماسون، التزام به اتخاذ سبک منحصر به فرد برای زندگی اهمیت زیادی دارد. در واقع برای اعضای جدید تحت هدایت سازمان، مراحل و دروازه های مختلفی در نظر گرفته می شود که در نهایت فرد باید در این مسیر به اندیشه عقل گرایی و رد خدا برسد.
با طی کردن این مسیر و نیل به پایان آن، اعضا نظام آفرینش را حاصل تلاش و عقل انسان می دانند که نقش خداوند در آن رد می شود. یکی از اصول مهم در ورود اعضا به اندیشه فراماسونری، سوگند ماسونی است. این سوگند برای حفظ اسرار ماسون هاست و در صورتی که یکی از اعضا به آن پایبند نباشد، توبیخ، تعلیق موقت و یا اخراج دائم می شود. گاهی نیز ممکن است زندانی و یا به مجازات های سنگین محکوم شود.
فراماسونری ها-گسترش فراماسونری-عقاید فراماسونری ها
ریشهها و نشانههای اندیشه فراماسونری
گروهی از ماسون ها معتقدند که ریشه اندیشه فراماسونری در مصر باستان و اقوام قدیمی خاورمیانه است. البته براساس شواهد چنین اعتقادی مردود و در واقع سازمان فراماسونری از اندیشه اصلی شوالیه های صلیبی گرفته شده است. هر چند در این نظریه هم اختلاف نظرهای زیادی است. یک اندیشه دیگر در مورد شکل گیری فراماسونری، تلاش صنعتگرانی است که برخلاف بردگان، به عنوان طبقه نخبه دوره قرون وسطی محسوب می شدند و می توانستند آزادانه به سایر کشورها سفر کنند. در نتیجه اندیشه های خود را ترویج می کردند.
صنعتگران برای انتقال اندیشه خود، سعی می کردند تا حرفه خود را به کارآموزان نیز آموزش دهند. در کنار آن عقاید مذهبی افراطی نیز ترویج می شد. همین عقاید مذهبی بعدها تبدیل به شکل گیری اندیشه فراماسونری شد. یکی از اصول فراماسونری، وجود دستگیره های مخفی و کلمات رمز گونه بود که همین رمز آلود بودن موجب می شد تا هر کسی نتواند وارد این سازمان شود.
طبقه بندی ماسون ها
ماسون ها یا اعضای سازمان فراماسونری به سه دسته تقسیم می شوند که عبارتند از:
اعضای درجه اول
ماسون های درجه اول همان کارآموزان تازه وارد هستند که به تازگی وارد سازمان شده اند و لباس خاص تازه واردان را به تن می کنند. اعضای درجه اول با خواندن یک دعای کوتاه، سه بار به دور تالار هدایت می چرخند و در هر دور به عنوان «یک نامزد بیچاره غرق در تاریکی» معرفی می شوند. این افراد باید در مقابل محراب استاد بزرگ یا رهبر لژ فراماسونری، بردگی را بپذیرند و به سوالات او پاسخ دهند. در پایان مراسم، با اهدای یک پیشبند ماسونی آنها را به عنوان اعضای جدید می پذیرند.
اعضای درجات دوم و سوم
اعضای درجه دوم و سوم سابقه بیشتری در سازمان دارند که هنگام ورود به معبد می تواند همه ادعیه و پاسخ سوالات را از حفظ بخواند. این اعضا با «اسرار پنهان علوم و طبیعت» آشنا هستند.
سازمان فراماسونری-اتحاد و برادری فراماسونری
گسترش اندیشه فراماسونری
سازمان فراماسونری در طول چندین قرن گسترش یافته است. آئین ها و تشریفات فراماسونری توسط اعضا تبعیت می شود. برای مثال یکی از اندیشه های فراماسونری بر مبنای مفاهیمی است که از عرف و آداب سنگکاران قرون وسطی گرفته شده است. «پرگار» و «گونیا» به عنوان دو نماد اصلی شناخته شده اندیشه فراماسونری هستند که از سنگ کاری گرفته و به همراه انجیل و سه چراغ بزرگ روشن شده اند.
فراماسونری را پیروان آئین مسیحیت می دانند. زیرا در ابتدای شکل گیری این سازمان، انجیل یک کتاب مقدس در نزد ماسون ها بود. علامت و نماد گونیا با زاویه 90 درجه در اندیشه فراماسونری اهمیت زیادی دارند. پرگار به معنای داشتن اراده محکم و آهنین است. دو علامت گونیا و پرگار در اندیشه ماسونها، نماد اعتبار و خرد هستند.
ماسون ها تلاش زیادی برای گسترش این آئین کرده اند. ایجاد یک افسانه فراگیر از جمله دستاوردهای آنان است. در معبد سلیمان در اورشلیم افسانه فراگیر فراماسونری در قالب معماری نمایش داده شده است. فراماسونری به عنوان قالب مدرنی از اسرار آثار و بناهای باستانی می باشد.
در قرن نوزدهم اندیشه فراماسونری با تلاش میرزا ملکم خان به ایران وارد شد. اگر چه این اندیشه از سوی بسیاری از افراد و رهبران سیاسی تبلیغ شد. اما نتیجه مطلوبی نداشت. زیرا اصل اندیشه فراماسونری با عقاید مردم مسلمان ایران تضاد داشت. هدف اصلی روشنفکران از ورود اندیشه فراماسونری در ایران، تغییر مذهب بود. آنها بر این نظر بودند که فراماسونری به معنای یک سازمان نوگرا، انقلابی و آزادی خواه می باشد که بر پای مردم سالاری بنا شده است.
در دوره محمدرضاشاه پهلوی نیز روابط ایران و کشورهای غربی (بویژه انگلیس) گسترده شد. همین امر دلیلی بر افزایش ورود مبلغان فراماسونری در ایران شده بود. اما پس از انقلاب این اندیشه به دست فراموشی سپرده شد و در حال حاضر نیز فراماسونرها به عنوان یکی از مخالفان اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران محسوب می شوند. این اندیشه در سرزمین اسرائیل طرفداران زیادی را به خود جذب کرده است.
رابطه میان فراماسونری و شیطانپرستی
در اندیشه شیطان پرست ها، یک طرح و الگوی اصلی وجود دارد. شیطان نیز به عنوان یک موجود زنده تصور می شود که با طبیعت انسان وجوه مشترکی دارد. شیطان پرست ها به دو گروه «راه چپ» و «راه راست» تقسیم می شوند. چپیها بر این نظرند که غنی سازی روحی در جریان کارهای شخصی ممکن می شود و در نهایت باید تنها به خود جواب پس داد. اما راستیها معتقدند که غنی سازی روحی را باید از طریق وقف کردن و بندگی خود در مقابل قدرتی برتر کسب کرد. اما میان خدا و شیطان تفاوتی قائل نیستند. فراماسونری از نظر برتر دانستن انسان نسبت به قدرت خدا، به گروه چپ شباهت زیادی دارد.