پاسخ به:مبحث شصتم طرح صالحین: و ایـنـک غـــزه...
شنبه 18 مرداد 1393 11:33 AM
سرت را بالابگیرو مقاومت کن.
تکیه کن بر همت جوانان غیورت.
مشت هایت را گره کن و مگذار شرافت و کرامتت به موشکی و خمپاره ای فرو ریزد.
اگر چه کودکان و زنانت را قطعه قطعه کنند و خانه هایت را با خاک یکسان.
دوباره برخواهی خواست.
دوباره بهتر از روز اول زندگی جریان خواهد یافت در تو.
من دردت را می دانم. خوب هم می دانم.
با ذره ذره خاکم درک کرده ام.
هشت سال دنیا هرچه از موشک و توپ و راکت داشت روی سرم ریخت و هیچ کس صدای مرا نشنید.
خاکم هشت سال عطر خون گرفت.
اما ایستادم و امروز سربلند تر از همیشه در نقشه کشورم می درخشم.
نامم را گذاشته اند پایتخت مقاومت ایران.
من دزفولم.
تاریخ دارد تکرار می شود.
ببین. این تصاویر دیروز من و امروز توست.
ببین چقدر شبیه هم اند.
دارد همان روزهای من برایت تکرار می شود.
گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست