پاسخ به:مبحث شصتم طرح صالحین: و ایـنـک غـــزه
شنبه 18 مرداد 1393 9:16 AM
غزة در خون است و آتش لب به لب در اضطراب
آن طرف قوم عرب در خوش خیالی خواب خواب
یک طرف بمب و گلوله سرب داغ و لالهها
زیر سقف خانهای خاموش گشته نالهها
آنطرف قوم عرب بر سفرههای چرب، سیر
در میان خشم و خواب و شهوت و ذلت اسیر
غزة گویا باز هم بییار و تنها مانده است
رد خون بر صورت شهر بلا جا مانده است
خطهای باریک را این فوج بمباران چه بود!؟
عدهای کودک و زن را این همه جولان چه بود؟!
غرب در خواب است و اینجا کودکی جان میدهد
چشمهای مادرش هم بوی باران میدهد
داستان غم دوباره در همین جا زنده شد
قتل عام مردم صبرا، شتیلا زنده شد
ترکشی در قلب یک کودک چه بد جا کرده است
زخمهای کودکی دیگر دهن واکرده است
چهرهها از غربت و از بوی خون غمناک شد
زیر سقف خانهای یک خانواده خاک شد
خواب رفته کودکی در بین آغوش پدر
آه دارد بر دلش از این حقوق بیبشر
غرب اما همچنان کرده سکوتی اختیار
میکند بر قتل عام غزة در دل افتخار
این طرف اما برادرها جوابی دادهاند
بر رژیم سنگ دل درس حسابی دادهاند
باز بر حیفا مسلط میشود ترس و هراس
از توان حملههای شیرمردان حماس
وقت کوتاه و سخن بسیار و غصه بیشمار
از غم و اندوه این بییاوران روزهدار
گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست