0

غزل شماره ۱۳۲: به آب روشن می عارفی طهارت کرد

 
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

شرح غزل شماره ۱۳۲: به آب روشن می عارفی طهارت کرد
شنبه 19 اردیبهشت 1394  7:01 PM

                                                                 معاني لغات غزل  (126)

  آب روشن:آب زلال ، كنايه از شراب زلال.

طهارت كرد: نظافت كرد، وضو گرفت ، تطهير كرد.

 عارف:كسي  كه از طريق  شناخت جمال جهان به خالق نزديك مي شود، خودشناسي كه خداشناس بوده و معرفت اورا از حقايق عالم سرچشمه مي گيرد، كسي كه به معنا و حقيقت هر شيئي عالم بود عارف است .         

 علي الصباح: بامدادان ، پگاه.

ساغرزرين خور: ( اضافه تشبيهي) خورشيد به ساغر زرين تشبيه شده .

 خوشا: (شبه جمله ) چه خوب است .

سر درد:از سوز دل ، از روي عجز ونياز .

امام خواجه:  امام بزرگوار ،پيشنماز.

قصارت كرد: شستشوداده ، پاك ساخت، كوتاه كرد، و در اينجا به معناي شستشو است.

  آشوب: فتنه ، انقلاب ، بي قراري.

امام جماعت: پيشنماز مسجد و نماز جماعت.

معاني ابيات غزل (126)

(1) عارفي به هنگام صبح كه وارد ميخانه مي شد با شراب زلال وضو ساخت.

(2) پنهان شدن جام طلايي خورشيد از برابر ديدگاهان ، هلال ماه شوال ( عيد فطر) به لبه قدح و نوشيدن شراب اشاره نمود .

(3) چه خوش وخوب است نماز و دعاي كسي كه از سوز دل و سر نياز با اشك چشم و خون جگر وضو گرفته باشد.

 (4) امام بزرگوار! كه اراده خواندن نمازي طولاني داشت، خرقه خود را با شراب شست( و نمازي شكسته خواند).

(5) دل من در حلقه زلفش( جاي گرفت) براي جاي خود ( وبه قيمت جان ) بي قراري خريده ، نمي دانم از اين معامله چه سودي عايدش شد.

 ( 6 ) اگر امام مسجد ، امروز براي نماز ، جوياي من شد به او بگوييد كه حافظ با شراب وضو گرفته است ( يعني به ميخانه رفته است) .

شرح ابيات غزل(126)

 وزن غزل: مفاعلن فعلاتن  مفاعلن فع لان

  بحر غزل: مجتث  مثمن مخبون اصلم مسبغ

*

  نمونه يكي از مواردي كه حافظ در زمان معيني ، براي موضوع معيني و با فكر و انديشه معيني غزلي را ساخته و پرداخته و با نگرش بعدي تغييرات كلي و  اساسي  در آن داده و پاره يي از مضامين را عوض و يا جابجا كرده است همين دو غزل 125و 26 است.

 غزل در اوايل حكومت اميرمبارزالدين ساخته شده و اين حاكم جبار  خود  در مسجد جامع حاضر و نماز ظهر و نماز جمعه را مي خوانده و توجه خاصي به حضور و غياب بزرگان وافراد شاخص داشته است . با توجه به مطالب و مضامين اين دوغزل ، اين نويسنده را گمان بر اين است كه در  يكي از اعياد فطر ، امير مبارزالدين به حافظ كه در صف نماز جماعت ( يا به حكم اداي فريضه  و يا از روي احتياط ) حضور داشته با تحقير نگريسته و يا در خلال و عظ بطور غير مستقيم اورا تحقير نموده است ( موضوع ايهام بيت ششم غزل 125)

                 (  فغان كه نرگس جمّاش شيخ امروز             نظر به دردكشان از سر حقارت كرد )

 و حافظ به همين دليل  غزل ساخته بيان و  پرداخته شده 125 را اصلاح و دستكاري كرده و يا اينكه غزل تازه ديگري ساخته  و امير مبارزالدين را تحطئه و تصميم خود را  به عدم  حضور در نمازهاي روزهاي بعد در آن اعلام  مي كند . حافظ شاعري است  كه به  هيچ وجه اهل ريا و تظاهر  ومكنونات قلبي  خود را در اشعار خويش بالصراحه بيان و در در اختيار  مردم قرار مي داده است .

 تا به امروز هيچ منتقدي از اين صراحت لهجه  حافظ و مدارك بي شمار آن مقاله اختصاصي ننوشته تا بر آيندگان معلوم نشود كه يكي از موارد فرق  و اختلاف بين سعدي و حافظ همين جرأت و جسارت و شهامت و مبارزه با ريا و تظاهري است  كه عمري حافظ بدان مبادرت ورزيده . اجمالاً شاعر در غزل 126 خود را مثال مي زند و آنجا كه در بيت اول مي گويد به آب روشن مي عارفي طهارت كرد مقصود خود اوست  كه تصميم مي گيرد  ديگر در نماز جماعت به امامت امير مبارزالدين حضور نيابد.  شاعر  در اين غزل نيز به هلال ماه شوال و عيد فطر اشاره دارد  كه معلوم مي شود هر دو غزل مربوط به يك ماه  و يك عيداست .

 ودر بيت سوم ، از نماز و نيازي تعريف مي كند كه از سردرد و با تمام وجود خوانده شود نه مانند نماز امام خواجه يعني امير مبارزالدين سلطان و پيشنماز كه هميشه در نمازها ، خطبه هاي طولاني مي خواند و مردم را مرعوب  مي كرد. حافظ در بيت چهارم اين غزل اشاره يي بس لطيف در كلمه قصاوت گنجانيده است و او مي گويد اين امام  خواجه كه هميشه اراده به نمازهاي با خطبه هاي طولاني داشت خودش شرابخوار بود و خرقه  خود را با شراب تطهير  كرده بود واز فرط مستي نماز را به صورت قصر خواند و اين معنا از كلمه قصارت مستفاد مي شود   و بي شك نيت شاعر تخطئه او بوده و طنز و ايهام را به هم پيوسته و به صورت سربسته  به نحوي اين بيت را سروده  كه در ذهن خواننده مفهوم ايهام  از قصارت جرقه بزند. شاعر در بيت ششم صراحتاً مي گويد اگر امير مبارزالدين سراغ مرا گرفت به او بگوييدكه :

                  به آب روشن مي عارفي طهارت كرد                     علي الصباح كه ميخانه را زيارت كرد

   يعني  به ميخانه رفته و ديگر اينجا پيدا نمي شود .

شرح جلالی بر حافظ

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها