شرح غزل ۰۹۷- تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج
چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 7:13 PM
سزد = لایق ، شایسته
تاج = افسر
چشم شوخ = چشم شهلا و زیبا
خَتا = شهری درترکستان که زیبا رویان آن مشهورند
خُتَن = شهری درچین که هرساله عروس دریایی چین از آنجاست
ماچین = نام مکانی است
خراج = مالیات
بَیاض = سفیدی ، زیبایی
عارض = چهره ، رخسار
سواد = سیاهی، اطراف شهرها
داج = تاریک
ظلمت داج = شب کاملاً تاریک
آب خضر = آب حیات
زُجاج = شیشه
آب حيوان = آب زندگاني
بر = آغوش
به هیات عاج = به سفیدی عاج
هوی = عشق
کمینه = کمترین
در = درگاه
کاج = کاشکی
معنی بیت ۲: دیدگان تو دردلبری گستاخ هستند بطوری که سرزمین ترکستان و حبش را به هم ریخته و سرزمینهای ماچین و هند به تاب و پیچ زلفان تو مطیع هستند و مالیات می دهند.
معنی بیت ۸: محبت تو که مانند شاه عالی مقام هستی برحافظ افکنده. کاش همیشه کمترین غلام خاک در تو بودم.
در زندگی بکوش. لباس صبر بر تن بپوش. با دانایان بجوش. عزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش