0

غزل ۰۷۵- خواب آن نرگس فتان تو بی چیزی نیست

 
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

شرح غزل ۰۷۵- خواب آن نرگس فتان تو بی چیزی نیست
شنبه 12 اردیبهشت 1394  7:27 PM

 ١ -خواب و خمارى چشمان فتنه‌انگيز و پيچ و تاب گيسوى پريشان تو،بى‌علت نيست‌[بلكه براى‌ربودن و به دام افكندن دل‌هاست.نرگس،استعاره از چشم معشوق است.نكته‌ى ديگر رابطه‌ى خواب‌و فتنه است.مى‌گويد:چشمان تو فتنه‌اى است كه به خواب رفته اما به زودى بيدار خواهد شد!]

 ٢ -زمانى كه تو هنوز كودك بودى،من مى‌گفتم:كه لب‌هاى شيرين تو بر گرد دهان نمكينت، بى‌علت و بى‌سبب نيست. [شكر،استعاره از لب شيرين و نمكدان استعاره از دهان دلبر است.]

 ٣ -عمرت دراز باد!من يقين دارم كه تير مژگان تو در زير كمان ابروانت بى‌سبب نهاده نشده‌[بلكه‌

براى آن است كه بر قلب عاشقان فرو نشيند.كمان،استعاره از ابروى دلدار است و مژگان او به ناوك‌(-نوك تير)تشبيه شده است.]

 ۴ -اى دل،اين ناله و فرياد تو هم بى‌علت نيست،بلكه از آن است كه به غم و رنج جدايى از يار

گرفتار هستى!

 ۵ -اى گل،شكوفا شدن تو نيز بى‌سبب نيست،بلكه از آن است كه ديشب از سر كوى دلبر،بادى‌

به سوى گلستان وزيده است.[گريبان چاك كردن گل كنايه از شكوفا شدن آن است.]

 ۶ -اى حافظ!اين چشم تو نيز بى‌سبب گريان نيست،بلكه از آن است كه درد عشق در دل دارى‌

اگر چه آن را از مردم پنهان مى‌كنى.

****

دیوان حافظ بر اساس نسخه قزوینی و خانلری

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

تشکرات از این پست
siryahya
دسترسی سریع به انجمن ها