أنس میگوید: من ده سال به پیامبر خدمت کردم اما ایشان هرگز با ترشرویی با من برخورد نکرد. آن بزرگوار هرگز در مواجهه با مؤمنین یا برای امور دنیوی و شخصی ترشرو دیده نشد.همچنین دعوت خود را نیز با ترشرویی انجام نمیداد. نقل است که آن بزرگوار، همواره خوشرو و گشادهرو بودند. عایشه میگوید فردی درخواست ملاقات با پیامبر(ص) را نمود و پیامبر(ص) با اینکه دیدار او را خوش نداشت، اما وقتی به او اذن داد، با چهرهای باز و گشاده با او مواجهه نمود.
ايشان نه فقط در سیره شخصی و تبلیغ رسالت خود ترشرو به معنای اول نبود، بلکه عبوسانِ درهمرفته را نیز نکوهش نموده و مکرّر میفرمودند: «خداوند کسانی را که با ترشرویی با برادران خود روبهرو میشوند دشمن میدارد.» و خوشرویانِ شکفتهرو را به رحمت واسعه الهی مژده داده و میفرمود: «هرگاه دو مسلمان یکدیگر را ملاقات کنند، یکصد رحمت در میان آنها تقسیم میشود که نود ونه سهم برای کسی است که خوشروتر از دیگری با او ملاقات کند» و میفرمود: «شما با اموالتان نمیتوانید همه مردم را پوشش دهید[تا جذب شما شوند] اما با گشادهرویی میتوانید همه آنها را دربرگیرید.» ایشان گشادهرویی را کمترین کاری میدانست که در مقابل برادر دینی میتوان انجام داد.
همچنین آن بزرگوار میفرمود: «مؤمن، خوش مشرب و شوخ است و منافق، ترشرو و خشمگین» یعنی شخصیت مؤمن با ترشرویی سنخیتی ندارد بلکه با گشادهرویی آشناست؛ همانگونه که شخصیت کافر، با ترشرویی عجین است.