جملات و اصطلاحات روزمره زبان انگلیسی در مورد اجزاء داخلی خودرو
چهارشنبه 25 تیر 1393 3:36 AM
Interior of a Car
1- صندلی ها واقعا راحتند.
The seats are really comfortable.
2- لطفا کمربند ایمنی را ببند.
Please buckle your seat belt.
3- تو دوزی چرم سیاه است.
The upholstery is black leather.
4- این دستگیره در شکسته است.
This door handle is broken.
5- این اتومبیل بالا بر شیشه ندارد.پنجره ها بطور اتوماتیک باز و بسته می شوند.
There are no window rollers (Am.) /window winders (Br.). The windows are opened and closed automatically.
6- می توانی لطفا پنجره را ببندی؟
Can you roll up/ close the window, please?
7- اشکالی ندارد پنجره را باز کنم؟
Do you mind if I roll down/open the window?
8- کلید اتومبیل روی سوئیچ(محل روشن کردن اتومبیل) است.
The car key is in the ignition switch.
9- این قفل(در) کار نمی کند.
This door lock doesn’t work.
10- بگذار آینه(بالای سر راننده) را تنظیم کنم.
Let me adjust the rearview mirror.
11- آینه بغل شکسته است.
The side mirror (Am.)/ wing mirror (Br.) is broken.
12- فرمان به راحتی می چرخد. فرمان هیدرولیک است.
The steering wheel turns freely. The steering system is hydraulic.
13- داشبورد محفظه جاداری دارد.
The dashboard has a large (glove) compartment.
14- پانل جلوی راننده ( محل نصب آمپرها ) طرح زیبایی دارد.
The instrument panel has a beautiful design.
15- تمام آمپرها(درجه ها) درست کار می کنند؟
Do all the gauges work properly?
16- سرعت سنج دور موتور را هم نشان می دهد.
The speedometer also indicates the RPM (Revolutions per Minute).
17- (عقربه) درجه بنزین روی پر است.
The gas gauge (Am.) petrol gauge (Br.) is on full.
18-(عقربه) درجه آب روی نرمال است.
The temperature gauge (needle) is on normal.
19- آمپر(فشار) روغن کجاست؟
Where’s the oil pressure gauge?
20- (این ماشین) آمپر روغن ندارد.یک چراغ زرد هست که هرگاه سطح روغن پایین برود روشن می شود.
There’s no gauge. There’s a yellow light that comes on when the level of oil goes down.
21- این دکمه/ دسته چراغ راهنماست.
This is the indicator switch (Br.) /turn signal lever (Am.).
22- و این هم بوق است.
And this is the horn.
23- بوق بزن.
Sound/ Beep/Blow your horn.
24- همه راننده ها بوق های خود را به صدا در آورده بودند.(منظور بوق زدن گوشخراش است.)
All the drivers were honking their horns.
25- این گاز دستی (ساسات) است.
This is the choke.
26- و این کلید هم برف پاک کن ها را به کار می اندازد.
And this knob operates the (windshield) wipers.
27- این کلید(باد بزن) بخاری را روشن می کند.
This switch turns on the heater (fan/blower).
28- این کلید چراغ های جلو را روشن می کند.
This switch turns on the headlights.
29- بزن نور پایین.(نور بالا) چشم راننده های روبرو را می زند.
Put on your low beam(s)./ Dip your high beam(s). It’s dazzling/blinding the oncoming drivers.
30- در مه همیشه از نور پایین استفاده کن.
Always use low beams in the fog.
31- این دسته دنده است.
This is the gearshift (Am.)/ gear-lever (Br.).
32- ترمز دستی در سمت چپ است.
The handbrake/ emergency brake is on the left.
33- پدال گاز کمی لق است.
The gas pedal (Am.) accelerator pedal (Br.) is a little loose.
34-لاستیک روی پدال ترمز کهنه است.
The pad on the brake is worn out.
35- این اتومبیل پدال کلاج ندارد.
This car doesn’t have a clutch pedal.