0

قرار شب چهاردهم ماه مبارک رمضان

 
hoseinh1990
hoseinh1990
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2645
محل سکونت : اصفهان

تفسیر المیزان
شنبه 21 تیر 1393  3:00 PM


لَئِنْ شَکَرْتُمْ لأزِیدَنَّکُمْ (ابراهیم/۷ )
اگر شکرگزار نعمتها بودید (نعمتهایم را) افزون خواهم نمود
- شکر مایه فزونى نعمت و کفر موجب فنا است
بدون شک خداوند در برابر نعمتهائى که به ما مى بخشد نیازى به شکر ما ندارد، و اگر دستور به شکرگزارى داده آن هم موجب نعمت دیگرى بر ما و یک مکتب عالى تربیتى است .
مهم این است که ببینیم حقیقت شکر چیست ؟ تا روشن شود که رابطه آن با افزونى نعمت از کجاست و چگونه مى تواند خود یک عامل تربیت بوده باشد.
حقیقت شکر تنها تشکر زبانى یا گفتن الحمد لله و مانند آن نیست ، بلکه شکر داراى سه مرحله است نخستین مرحله آن است که به دقت بیندیشیم که بخشنده نعمت کیست ؟ این توجه و ایمان و آگاهى پایه اول شکر است ، و از آن که بگذریم مرحله زبان فرا مى رسد، ولى از آن بالاتر مرحله عمل است ، شکر عملى آن است که درست بیندیشیم که هر نعمتى براى چه هدفى به ما داده شده است آنرا در مورد خودش صرف کنیم که اگر نکنیم کفران نعمت کرده ایم ، همانگونه که بزرگان فرموده اند: الشکر صرف العبد جمیع ما انعمه الله تعالى فیما خلق لاجله .
راستى چرا خدا به ما چشم داد؟ و چرا نعمت شنوائى و گویائى بخشید؟ آیا جز این بوده که عظمت او را در این جهان ببینیم ، راه زندگى را بشناسیم و با این وسائل در مسیر تکامل گام برداریم ؟ حق را درک کنیم و از آن دفاع نمائیم و با
باطل بجنگیم ، اگر این نعمتهاى بزرگ خدا را در این مسیرها مصرف کردیم ، شکر عملى او است ، و اگر وسیله اى شد براى طغیان و خودپرستى و غرور و غفلت و بیگانگى و دورى از خدا این عین کفران است !
امام صادق (علیهالسلام ) مى فرماید: ادنى الشکر رؤ یة النعمة من الله من غیر علة یتعلق القلب بها دون الله ، و الرضا بما اعطاه ، و ان لا تعصیه بنعمة و تخالفه بشى ء من امره و نهیه بسبب من نعمته : ((کمترین شکر این است که نعمت را از خدا بدانى ، بى آنکه قلب تو مشغول به آن نعمت شود، و خدا را فراموش کنى ، و همچنین راضى بودن به نعمت او و اینکه نعمت خدا را وسیله عصیان او قرار ندهى ، و اوامر و نواهى او را با استفاده از نعمتهایش زیر پا نگذارى )).
و از اینجا روشن مى شود که شکر قدرت و علم و دانش و نیروى فکر و اندیشه و نفوذ اجتماعى و مال و ثروت و سلامت و تندرستى هر کدام از چه راهى است ؟ و کفران آنها چگونه است ؟
حدیثى که از امام صادق (علیهالسلام ) در تفسیر نور الثقلین نقل شده نیز دلیل روشنى بر این تفسیر است ، آنجا که مى فرماید: ((شکر النعمة اجتناب المحارم شکر نعمت آنست که از گناهان پرهیز شود)).
و نیز از اینجا رابطه میان شکر و فزونى نعمت روشن مى شود، چرا که هر گاه انسانها نعمتهاى خدا را درست در همان هدفهاى واقعى نعمت صرف کردند، عملا ثابت کرده اند که شایسته و لایقند و این لیاقت و شایستگى سبب فیض بیشتر و موهبت افزونتر مى گردد.
اصولا ما دو گونه شکر داریم ، ((شکر تکوینى )) و ((شکر تشریعى )).
((شکر تکوینى )) آن است که یک موجود از مواهبى که در اختیار دارد، براى نمو و رشدش استفاده کند، فى المثل باغبان مى بیند در فلان قسمت باغ درختان به خوبى رشد و نمو مى کنند و هر قدر از آنها پذیرائى بیشتر مى کند شکوفاتر مى شوند، همین امر سبب مى شود که باغبان همت بیشترى به تربیت آن بخش از باغ درختان بگمارد و مراقبت از آنها را به کارکنان خویش توصیه کند چرا که آن درختان به زبانحال فریاد میزنند اى باغبان ! ما لا یقیم ، ما شایسته ایم ، نعمتت را بر ما افزون کن ، و او هم به این ندا پاسخ مثبت مى دهد.
مقدمات نعمتهاى خداوند به شما مى رسد سعى کنید با شکرگزارى ، بقیه را به سوى خود جلب کنید، نه آنکه با کمى شکرگزارى آن را از خود برانید))!
این موضوع نیز قابل توجه است که تنها تشکر و سپاسگزارى از خداوند در برابر نعمتهاى کافى نیست ، بلکه باید از کسانى که وسیله آن موهبت بوده اند نیز تشکر و سپاسگزارى نمود و حق زحمات آنها را از این طریق ادا کرد، و آنها را از این راه به خدمات بیشتر تشویق نمود، در حدیثى از امام على بن الحسین (علیهماالسلام ) مى خوانیم که فرمود: روز قیامت که مى شود خداوند به بعضى از بندگانش مى فرماید: آیا فلان شخص را شکرگزارى کردى ؟ عرض مى کند: پروردگارا من شکر تو را بجا آوردم ، مى فرماید: چون شکر او را بجا نیاوردى شکر مرا هم ادا نکردى ! سپس امام فرمود: اشکرکم لله اشکرکم للناس : ((شکرگزارترین شما براى خدا آنها هستند که از همه بیشتر شکر مردم را بجا مى آورند)).
افزایش نعمتهاى خداوند که به شکرگزاران وعده داده شده ، تنها به این نیست که نعمتهاى مادى تازهاى به آنها ببخشد، بلکه نفس شکرگزارى که تواءم با توجه مخصوص به خدا و عشق تازهاى نسبت به ساحت مقدس او است خود یک نعمت بزرگ روحانى است که در تربیت نفوس انسانها، و دعوت آنان به اطاعت فرمانهاى الهى ، فوق العاده مؤ ثر است ، بلکه شکر ذاتا راهى است براى شناخت هر چه بیشتر خداوند، و به همین دلیل علماى عقائد در علم کلام براى اثبات ((وجوب معرفه الله )) (شناخت خدا) از طریق وجوب شکر منعم (نعمت بخش ) وارد شده اند.
احیاى روح شکرگزارى در جامعه و ارج نهادن و تقدیر و سپاسگذاز آنها
که با علم و دانش خود و یا با فداکارى و شهادت ، یا با سایر مجاهدات در طریق پیشبرد اهداف اجتماعى خدمت کرده اند یک عامل مهم حرکت و شکوفائى و پویائى جامعه است .
در اجتماعى که روح تشکر و قدردانى مرده کمتر کسى علاقه و دلگرمى به خدمت پیدا مى کند، و به عکس ‍ آنها که بیشتر قدردانى از زحمات و خدمات اشخاص مى کنند، ملتهائى بانشاطتر و پیشروترند.
توجه به همین حقیقت سبب شده است که در عصر ما به عنوان قدردانى از زحمات بزرگان گذشته در صدمین سال ، هزارمین سال ، زاد روز، و در هر فرصت مناسب دیگر، مراسمى براى بزرگداشت آنها بگیرند و ضمن سپاسگزارى از خدماتشان مردم را به حرکت و تلاش بیشتر دعوت کنند.
فى المثل در انقلاب اسلامى کشور ما که پایان یک دوران تاریک دو هزار و پانصد ساله و آغاز دوران جدیدى بود، وقتى میبینیم همه سال و هر ماه بلکه هر روز، خاطره شهیدان انقلاب زنده مى شود و بر آنها درود میفرستند و به تمام کسانى که به آنها منسوبند احترام میگذارند و به خدماتشان ارج مینهند، این خود سبب مى شود که عشق و علاقه به فداکارى در دیگران پرورش یابد و سطح فداکارى مردم بالاتر رود، و به تعبیر قرآن شکر این نعمت باعث فزونى آن خواهد شد، و از خون یک شهید هزاران مجاهد میروید و مصداق زنده لازیدنکم مى شود!

منبع سایت تدبر

گـر تو خواهی که  بیابی زجهان راه نجات

بر محمّد تو بگو از دل و جان صلوات.

 

تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها