پاسخ به:قرار شب دهم ماه مبارک رمضان
سه شنبه 17 تیر 1393 10:03 PM
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
آیه: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلى رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ يَکْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعِيداً
ترجمه: اي کساني که ايمان آوردهايد! به خدا و پيامبرش، و کتابي که بر او نازل کرده، و کتب (آسماني) که پيش از اين فرستاده است، ايمان (واقعي) بياوريد. کسي که خدا و فرشتگان او و کتابها و پيامبرانش و روز واپسين را انکار کند، در گمراهي دور و درازي افتاده است.
تفسیر: اي کساني که ايمان آوردهايد، ايمان (واقعي) به خدا و پيامبرش و کتابي که بر او نازل کرده، و کتب (آسماني) که قبلا فرستاده است بياوريد. و کسي که خدا و فرشتگان او و کتابها و پيامبرانش، و روز بازپسين را انکار کند در گمراهي دور و درازي افتاده است.
شأن نزول:
از «ابن عباس» نقل شده که اين آيه درباره جمعي از بزرگان اهل کتاب نازل گرديد مانند عبدالله بن سلام و اسد بن کعب و برادرش اسيد بن کعب و جمعي ديگر، زيرا آنها در آغاز خدمت پيامبر صلي الله عليه و آله رسيدند و گفتند: ما به تو و کتاب آسماني تو و موسي و تورات و عزير ايمان ميآوريم ولي به ساير کتابهاي آسماني و همچنين ساير انبياء ايمان نداريم آيه نازل شد و به آنها تعليم داد که بايد به همه ايمان داشته باشند.
تفسير:
با توجه به شأن نزول، روي سخن در آيه به جمعي از مومنان اهل کتاب
است که آنها پس از قبول اسلام روي تعصبهاي خاصي تنها اظهار ايمان به مذهب سابق خود و آئين اسلام ميکردند و بقيه پيامبران و کتب آسماني را قبول نداشتند اما قرآن به آنها توصيه ميکند که تمام پيامبران و کتب آسماني را به رسميت بشناسند، زيرا همه يک حقيقت را تعقيب ميکنند، و بدنبال يک هدف هستند و از طرف يک مبدأ مبعوث شدهاند (اگر چه همانند کلاسهاي مختلف تعليم و تربيت سلسله مراتب داشتهاند و هر کدام آئيني کاملتر از آئين پيشين آوردهاند). بنابراين معني ندارد که بعضي از آنها را بپذيرند و بعضي را نپذيرند، مگر يک حقيقت واحد تبعيضبردار است؟ و مگر تعصبها ميتواند جلو واقعيات را بگيرد؟، لذا آيهي فوق ميگويد: «اي کساني که ايمان آوردهايد به خدا و پيامبرش (پيامبر اسلام) و کتابي که بر او نازل شده، و کتب آسماني پيشين، همگي ايمان بياوريد».
(يا ايها الذين آمنوا آمنوا بالله و رسوله و الکتاب الذي نزل علي رسوله و الکتاب الذي انزل من قبل).
قطع نظر از شأن نزول فوق، اين احتمال نيز در تفسير آيه هست که روي سخن به تمام مومنان باشد، مؤمناني که ظاهرا اسلام را پذيرفتهاند اما هنوز در اعماق جان آنها نفوذ نکرده است، اينجا است که از آنها دعوت ميشود که از صميم دل و در درون جان مؤمن شوند، و نيز اين احتمال وجود دارد که روي سخن به همهي مؤمناني باشد که اجمالا به خدا و پيامبر ايمان آوردهاند اما به جزئيات و تفاصيل معتقدات اسلامي آشنا نشدهاند، اينجا است که قرآن دستور ميدهد: مومنان واقعي بايد به تمام انبياء و کتب پيشين و فرشتگان الهي ايمان داشته باشند، زيرا عدم ايمان به اينها مفهومش انکار حکمت خداوند است آيا ممکن است خداوند حکيم انسانهاي پيشين را بدون رهبر و راهنما گذاشته باشد تا در ميدان زندگي سرگردان شوند؟!
آيا منظور از ايمان بفرشتگان تنها فرشتگان وحي است، که ايمان به آنها از ايمان به انبياء و کتب آسماني غيرقابل تفکيک است و يا همهي فرشتگان؟
زيرا همانطور که بعضي از آنان در امر وحي و تشريع دست در کارند، جمعي هم مامور تدبير عالم تکوين هستند، و ايمان به آنها در حقيقت گوشهاي از ايمان به حکمت خدا است.
و در پايان آيه سرنوشت کساني را که از اين واقعيتها غافل بشوند بيان کرده، چنين ميفرمايد: «کسي که به خدا و فرشتگان، و کتب الهي، و فرستادگان او، و روز بازپسين، کافر شود، در گمراهي دور و درازي افتاده است».
(و من يکفر بالله و ملائکته و کتبه و رسله و اليوم الاخر فقد ضل ضلالا بعيدا).
در حقيقت ايمان به پنج اصل در اين آيه لازم شمرده شده، يعني علاوه بر ايمان به مبدء و معاد ايمان به کتب آسماني و انبياء و فرشتگان نيز لازم است.
تعبير به ضلال بعيد (گمراهي دور) تعبير لطيفي است يعني چنين اشخاص آنچنان از جاده اصلي پرت شدهاند که بازگشتشان بشاهراه اصلي به آساني ممکن نيست.
خداوند می فرمایند مرا اطاعت کنید و تمام پیامبرانی که من فرستاده ام و تمام کتب آسمانی. این لطف خداوند بوده که پیامبران بسیاری برای راهنمایی بندگان فرستاده و همه یک مسیر را دنبال می کردند ولی به روش های مختلف این درست نیست که بعضی ها می گویند موسی به دین خود عیسی به دین خود هر دو پیامبر یک دین داشتند. اینکه ما بگوییم ما این پیامبر را و این کتاب آسمانی را قبول داریم و پیامبر دیگر و یا کتاب آسمانی دیگر را قبول نداریم نشانه ضعف ایمان ماست چون اگر ما خدا را قبول داشته باشیم تمام فرستادگانش را هم قبول داریم تمام فرامین و رهنمودهایش را قبول داریم و به عقل ناچیز خود نظر نمی دهیم که این درست است و آن نادرست. اگر خدا را قبول داشته باشیم از ته دل تمام دستوراتش را چشم بسته می پذیریم و به تمام ف.رامینش احترام می گذاریم