پاسخ به:قرار شب هفتم ماه مبارک رمضان
شنبه 14 تیر 1393 7:39 PM
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
آیه: وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْناهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ
ترجمه: و در پيش روي آنان سدي قرار داديم، و در پشت سرشان سدي؛ و چشمانشان را پوشاندهايم، لذا نميبينند.
تفسیر: و در پيش روي آنها سدي قرار داديم، و در پشت سرشان سدي، و چشمان آنها را پوشاندهايم، لذا چيزي را نميبينند!
آيه بعد توصيف ديگري از همين افراد است، و ترسيم گويائي از عوامل نفوذناپذيري آنها، ميفرمايد: «ما در پيش روي آنها سدي قرار داديم و در پشت سرشان سدي» (و جعلنا من بين ايديهم سدا و من خلفهم سدا).
آنها در ميان اين دو سد چنان محاصره شدهاند که نه راه پيش دارند و نه راه بازگشت!
و در همين حال «چشمان آنها را پوشانديم لذا چيزي را نميبينند» (فاغشيناهم فهم لا يبصرون).
عجب ترسيم گويائي؟ از يکسو همچون اسيراني هستند که در غل و زنجيرند. از سوي ديگر حلقه غل چنان پهن و گسترده است که سرهاي آنها را به آسمان متوجه ساخته و مطلقا از اطراف خود چيزي نميبينند!
از سوي سوم سدي از پيش رو و پشت سر آنها را در محاصره خود قرار داده و راه پيش و پس را بر آنها بسته است.
از سوي چهارم چشمان آنها بسته شده، و قدرت ديد و باصره آنها به کلي از کار افتاده است.
خوب فکر کنيد کسي که داراي چنين اوصافي است چه کاري از او ساخته است؟ چه چيزي ميفهمد؟ چه چيزي ميتواند ببيند؟ و چگونه ميتواند گام بردارد؟ و چنين است حال مستکبران خودخواه و خودبين، و مقلدان کور و کر، و متعصبان لجوج در برابر چهره حقايق!
نکتهها:
1- از کار افتادن ابزار شناخت!
انسان براي اينکه بتواند از عالم بيرون وجود خود آگاه شود از وسائل و ابزاري بهره ميگيرد که به آن ابزار شناخت گفته ميشود.
قسمتي از آنها «درون ذاتي» هستند، و قسمتي «برون ذاتي» عقل و خرد و وجدان و فطرت از ابزار شناخت درون ذات است، و حواس ظاهري انسان همچون بينائي و شنوائي و مانند آن ابزار شناخت برون ذاتند.
اين وسائل خداداد اگر مورد بهرهبرداري صحيح قرار گيرند روز به روز قويتر و نيرومندتر ميشوند، و بهتر و دقيقتر حقايق را نشان ميدهند.
اما اگر مدتي در مسيرهاي انحرافي قرار گيرند، و يا اصلا از آنها استفاده نشود، تدريجا تحليل رفته و يا به کلي دگرگون ميشوند و حقايق را وارونه نشان ميدهند، درست همانند آئينه صافي که گرد و غبار ضخيمي آن را بپوشاند، و يا خراشهاي زياد و عميقي بر چهره آن وارد شود که ديگر نميتواند چيزي را نشان دهد، و اگر نشان دهد هرگز با واقعيت آن تطبيق نميکند.
اين اعمال نادرست و موضعگيريهاي انحرافي انسان است که نعمت بزرگ ابزار شناخت را از او ميگيرد، و به همين دليل مقصر اصلي خود او و گناه آن نيز بر گردن خود او است.
آيات فوق ترسيم گويائي از همين مسأله مهم و سرنوشتساز است، هوسبازان مستکبر، و خودخواهان متعصب، و دنبالهروان بيقيد و شرط را به کساني تشبيه ميکند که از يکسو در غل و زنجير گرفتارند، اين همان زنجيرهاي هوس و کبر و غرور و تقليد کورکورانه است که خود بر دست و گردن خويش نهادهاند، و بر کساني تشبيه ميکند که در محاصره دو سد نيرومند و غير قابل عبور قرار گرفتهاند.
و از سوي ديگر چشمانشان نيز بسته و نابينا است.
غل و زنجير به تنهائي براي جلوگيري از حرکت آنها کافي است، آن دو سد عظيم نيز به تنهائي مانع فعاليت آنها است، نداشتن چشم و نابينائي خود نيز عامل مستقلي است.
اين دو سد گوئي به قدري بلند و نزديک است که به تنهائي قدرت ديد آنها را ميگيرد همانگونه که قدرت حرکت را از آنها سلب ميکند.
کرارا گفتهايم هدايتپذيري انسان تا زماني است که به اين مرحله نرسيده باشد، اما هنگامي که به اين مرحله برسد اگر تمام انبياء و اوليا نيز جمع شوند و تمام کتب آسماني را بر او بخوانند مؤثر نخواهد شد!
و اينکه در روايات اسلامي و همچنين در آيات قرآن تأکيد شده که اگر لغزشي براي انسان پيدا شد و گناهي از او سر زد فورا توبه کند و به سوي خدا بازگردد، و از «تسويف» و «تأخير» و «اصرار» و «تکرار» بپرهيزد براي اين است که به اين مرحله نرسد، زنگارها را بشويد، موانع کوچک را قبل از تبديل شدن به يک سد بزرگ ويران کند، و راه پيشرفت و حرکت را باز نگهدارد و گرد و غبار را از مقابل ديدگان خود فروبنشاند «تا نظر تواند کرد».
2- سدهائي از پيش و پس!
اين سؤال براي بعضي از مفسران مطرح شده است که مانع اصلي براي ادامه حرکت سدهاي پيشرو است، سد پشت سر چه معني دارد؟
بعضي پاسخ گفتهاند: انسان داراي دو گونه هدايت است، هدايت نظري و استدلالي، و هدايت فطري و وجداني، سد پيشرو اشاره به اين است که او از هدايت نظري محروم ميگردد، ميخواهد به عقب بازگردد و به هدايت فطري نظر بيفکند، سد و مانع پشت سر، او را از بازگشت به فطرت بازميدارد.
بعضي ديگر گفتهاند سد پيشرو اشاره به موانعي است که او را از وصول به آخرت و سعادت جاويدان بازميدارد، و سد پشت سر چيزي است که او را حتي از رسيدن به سعادت و آرامش در دنيا مانع ميشود.
اين احتمال نيز در تفسير آيه وجود دارد که انسان هنگامي که در طريق به سوي مقصد به مانعي برخورد کند به عقب برميگردد، تا راه ديگري به سوي مقصد پيدا کند، اما وقتي در دو طرف سدي ايجاد شده است از پيدا کردن راه به سوي مقصد به هر حال محروم ميشود.
ضمنا پاسخ اين سؤال که چرا سخني از سد در طرف راست و چپ به ميان نيامده؟ نيز روشن شد، زيرا رفتن به راست و چپ هرگز انسان را به مقصد نميرساند بايد راهي به پيش بگشايد.
به علاوه معمولا سد را در جائي ايجاد ميکنند که طرفی راست و چپ آن بسته است تنها گذرگاهي ميان آن دو قرار دارد که با ايجاد سد آن گذرگاه نيز بسته ميشود، و عملا انسان در محاصره قرار ميگيرد.
این آیه را دوره دبیرستان معلم عربیمون برامون خوند و معنی کرد گفت اگه میخواهید جایی شمارو نبینن این آیه رو بخونید ما هم موقع صدازدن معلم از روی دفتر حضور و غیاب برای درس جواب دادن می خوندیم و نتیجه هم می گرفتیم معلممون اسممونو نمی دید. جایی شنیدم اسرای جنگی عکس امام خمینی رو لای کتاب قرآن پنهان می کردن و موقعی که عراقی ها برای بازدید میومدن این آیه رو می خوندن و نتیجه هم می گرفتن. خداوند راه های زیادی جلوی پای ما قرار داده مهم اینه که از هرکدوم کی و چطوری استفاده کنیم.