پاسخ به:قرار شب دوم ماه مبارک رمضان
دوشنبه 9 تیر 1393 1:02 PM
آيا چشم زدن واقعيت دارد؟
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام خدمت دوستان و قبولی طاعات و عبادات
در این باره به یکی از داستان های قرآنی اشاره می کنیم؛ حضرت یوسف، عزیز مصر شد. در قحطی پیش آمده، قرار شد یعقوب پسرانش را به دربار مصر بفرستد تا غذا بگیرند. یعقوب به پسرهایش که یازده نفر بودند، گفت: هنگام داخل شدن، از یک درب وارد نشوید؛ بلکه از درب های متعدد وارد شوید. بحث در این جاست که چرا حضرت یعقوب چنین سفارشی کرد؛ به خصوص این که در آیه بعد خدا یعقوب را صاحب علم معرفی می کند؛
«وَ لَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَیْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ ما کانَ یُغْنی عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیْ ءٍ إِلاَّ حاجَةً فی نَفْسِ یَعْقُوبَ قَضاها وَ إِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِما عَلَّمْناهُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ؛ و چون همان گونه که پدرشان به آنان فرمان داده بود، وارد شدند، [این کار] چیزی را در برابر خدا از آنان برطرف نمی کرد؛ جز این که یعقوب نیازی را که در دلش بود، برآورد و بی گمان، او از آن چه بدو آموخته بودیم، دارای دانشی [فراوان] بود؛ ولی بیشتر مردم نمی دانند».
برخی مفسرین بزرگ، دلیل این سفارش یعقوب را چشم نخوردن فرزندان ذکر کرده اند؛ زیرا به قول مجمع البیان، آنها صاحب جمال و هیبت بودند و در عین حال، همه برادرانی از یک پدر (سرشناس و مهم) بودند. هیبتشان را (از جهت تنومندی) می توان از کلام خودشان در آیه 8 فهمید؛ «...وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ؛... ما جمعی نیرومند هستیم»؛ ولی جمالشان را شاید صاحب مجمع از برادر یوسف بودن استنباط کرده باشد.
مجمع البیان، ج 5، ص 249.