پاسخ به:مبحث پنجاهم طرح صالحین"امام حسین،حضرت عباس،امام سجاد(ع)"
دوشنبه 12 خرداد 1393 7:47 AM
زندگی نامه قمر بنی هاشم کاشف الکرب الحسین
حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام در روز چهارم شعبان سال ۲۶ ه . ق (۱) در مدینه منوره دیده به جهان گشود .
پدر بزرگوارش على بن ابى طالب قنداقه او را در بغل گرفت و پس از خواندن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ، نام او را عباس گذارد .
مادر بافضیلتش فاطمه معروف به «امالبنین» دختر حزام بن خالد کلابى بود . (۲)
واژه «عباس» از نظر لغوى به معناى «بسیار ترشرو» است . و یا به معناى شیرى که شیران دیگر از او فرار کنند . (۳) انتخاب این نام نشان دهنده توان، قدرت، شجاعت و صلابت آن بزرگوار است . لذا مورخان نوشتهاند «سماه امیرالمومنین علیه السلام بالعباس لعلمه بشجاعته وسطوته و صولته وعبوسته فى قتال الاعداء وفى مقابله الخصماء; على علیه السلام او را به این خاطر عباس نامید که به شجاعت، قدرت، صلابت و شهامت او در جنگ با دشمنان و در رویارویى با جنگجویان آگاهى داشت .» (۴)
گاهى هم حضرت امیر علیه السلام قنداقه عباس را مىگرفت، آستین او را بالا مىزد و بازوانش را مىبوسید و گریه مىکرد و مىفرمود: «دستهاى او در راه یارى برادرش حسین قطع مىشود .» (۵)
حضرت عباس القاب مختلفى دارد که هر یک بیانگر بخشى از مقام، عظمت و سجایاى اخلاقى اوست . «ممقانى» شانزده لقب براى او برشمرده است; مانند:
۱ . ابوالفضل; یعنى پدر فضایل (و یا او پسرى به نام فضل داشت) ;
۲ . ابوالقربه; که سقا و آبرسان بود;
۳ . قمر بنى هاشم; چون داراى چهرهاى زیبا بود . صاحب مقاتل الطالبین مىنویسد:
«عباس، زیبا و نیک منظر بود، وقتى بر اسبى درشت هیکل سوار مىشد، پاهایش به زمین کشیده مىشد و به او قمر بنى هاشم مىگفتند!» (۶)
استاد مرتضى مطهرى مىگوید:
«عباس اندامى بسیار بلند و قامتى رشید و زیبا داشته که امام حسین علیه السلام از نگاه کردن به او لذت مىبرد .» (۷)
۴ . عبد صالح (بنده شایسته) ;
۵ . المواسى (ایثارگر) ;
۶ . الفادى (فداکار) ;
۷ . الحامى (حمایت کننده) ;
۸ . الواقى (نگهبان و محافظ) ;
۹ . الساعى (تلاشگر) ;
۱۰ . باب الحوائج (وسیله برآمدن حاجات) ;
۱۱ . حامل اللواء (پرچمدار) ;
و ...
عباس با لبابه دختر عبید الله بن عباس (پسر عموى پدرش امام على علیه السلام) ازدواج کرد و از او دو فرزند به نام عبیدالله و فضل (۸) داشت .
الف) طاعت و بندگى
آنچه بیشتر از چهره حضرت عباس در ذهنها به تصویر کشیده شده و زبانها گویاى آن استشجاعت اوست و حال آنکه قبل از همه چیز آن حضرت یک بنده سراپا تسلیم الهى است، و تمام عظمتها و ارزشهاى او زیر سایه همین بندگى و اطاعت محض الهى قرار دارد که به نمونههایى اشاره مىکنیم:
۱ . بنده صالح خدا:
امام صادق علیه السلام این لقب گران سنگ را به او داد; چنان که در زیارتنامه آن حضرت مىخوانیم:
«السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله ... ; سلام بر تو اى بنده صالح و فرمانبر خدا .» (۹)
۲ . آثار سجده بر پیشانى:
قرآن یکى از نشانههاى بندگان مخلص خدا را آثار سجده در پیشانى آنها مىداند:
«سیماهم فى وجوههم من اثر السجود» ; (۱۰) «نشانههاى آنها در صورتهایشان بر اثر سجدههاى زیاد [در پیشگاه الهى نمایان] است .»
و حضرت عباس این گونه بود; در تاریخ مىخوانیم:
«وبین عینیه اثر السجود; [در پیشانى] و بین چشمان او اثر سجده [نمایان] بود .» (۱۱)
نقل شده که روى قاتل عباس که از طایفه «بنى دارم» بود، سیاه شده بود . علت را از او پرسیدند . گفت: «من مردى را که در وسط پیشانى او اثر سجده بود کشتم که نامش عباس بود .» (۱۲)
و جعفر نقدى درباره او چنین مىگوید: «وهو من عظماء اهل البیت علما وورعا ونسکا وعباده; او از بزرگان اهل بیت است از نظر دانش و پارسایى و نیایش و عبادت .» (۱۳)
این ویژگى عباس براى تمامى شیعیان درس بزرگى است تا بندگى خدا را در راس همه کارهاى خود قرار دهند و راز و نیاز و عبادتهاى شبانه و سجدههاى طولانى براى خدا را در زندگى خویش هرگز فراموش نکنند .