0

ومهبط الوحی

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

ومهبط الوحی
پنج شنبه 1 خرداد 1393  3:44 PM

ومهبط الوحی
«مهبط» اسم مکان به معنای محل فرود آمدن است. 
«وحی» نیز در قرآن و روایات به چندین معنا آمده است: 
1 - وحی به معنای «انتقال پیام به رسولان الهی» است. 
«وَ مَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیا».[1] . 
و شایسته هیچ انسانی نیست که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی». 
2 - وحی به معنای «الهام» می‏باشد. کما اینکه خداوند به مادر موسی الهام کرد که نوزادش را شیر داده، هر گاه از دست‏یابی دشمنان بر او ترسید، او را به امواج دریا بسپارد. «وَ أَوْحَینَآ إِلَی أُمِّ مُوسَی أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیمِّ...».[2] . 
و ما به مادر موسی الهام کردیم که:«او را شیر ده و هنگامی که بر او ترسیدی، وی را در دریا (ی نیل) بیفکن...». 
3 - وحی به معنای «فطرت و غریزه». چنان که خداوند به زنبور عسل، الهامِ غریزی می‏نماید که از بخشی از کوه و درختان، خانه‏ای برگزیند. 
«وَ أَوْحَی رَبُّکَ إِلَی النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیوتًا وَ مِنَ الشَّجَرِ...».[3] . 
و پروردگار تو، به زنبور عسل وحی (و الهام غریزی) نمود که: «از کوه‏ها و درختان، خانه‏هایی برگزین...». 
4 - وحی به معنای «اشاره». کما اینکه زکریا به مردم با اشاره فرمود که صبح و شام، تسبیح خداوند گویند. 
«فَخَرَجَ عَلَی قَوْمِهِ مِنَ الِْمحْرَابِ فَأَوْحَی إِلَیهِمْ أَن سَبِّحُوا بُکْرَةً وَ عَشِیا».[4] . 
او از محراب عبادتش به سوی مردم بیرون آمد و با اشاره به آنها گفت:«(به شکرانه این موهبت) صبح و شام خدا را تسبیح گویید». 
5 - وحی به معنای «فرمان تکوینی» است. همان‏گونه که خداوند در قیامت به زمین فرمان می‏دهد، خبرهای خود را بازگو نمایند و زمین به فرمان الهی به بازگو کردن خبرها می‏پردازد. 
«یوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا، بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحَی لَهَا».[5] . 
در آن روز زمین تمام خبرهایش را بازگو می‏کند، چرا که پروردگارت به او وحی کرده است. 
«مهبط الوحی» برای ائمّه معصومین علیهم السلام به دو معنا می‏باشد: 
1 - آنها درون و صاحبِ خانه‏هایی بودند که جبرییل و ملائکه در آن خانه‏ها بر پیامبر صلی الله علیه وآله نازل می‏گشت و اخبار و آیات را بر ایشان بازگو می‏نمود. در این صورت «وحی» به معنای اول است. 
عَنْ صاحبِ الدَّیلَمِ قال: «سمعتُ جَعفرَ بنَ محمّدٍ علیه السلام یقولُ: و عِندهُ اُناسٌ مِن أهلِ الکوفةِ: عَجَبًا لِلنَّاس أَنَّهُم أَخَذُوا علمَهُم کُلَّه عَن رَسُولِ اللّهِ صلی الله علیه وآله فَعَمِلوا بهِ وَ اهتَدَوْا و یرَوْنَ أَنَّ أهلَ بَیتِه لم یأخُذُوا عِلْمَه و نَحْن أهلُ بَیتِهِ و ذُرّیتُهُ، فی مَنازِلِنا نَزَلَ الوَحی وَ مِن عِندنا خَرَجَ العلمُ إلیهِم، أَفَیرَوْنَ أنَّهُم عَلِمُوا و اهتَدَوْا وَ جَهِلْنا نَحْنُ و ضَلَلْنا، إنَّ هذا لَمُحالٌ».[6] . 
صاحب دیلم می‏گوید: امام صادق علیه السلام در جمع عدّه‏ای از اهل کوفه که به خدمتشان آمده بودند، فرمود: شگفتا از این مردم که علم را از رسول خدا صلی الله علیه وآله گرفتند و به آن عمل کردند و هدایت شدند و باز عقیده دارند، اهل بیت پیامبر صلی الله علیه وآله علم او را فرانگرفته‏اند. ما اهل بیت و ذریه او هستیم که وحی خداوند در خانه‏های ما فرود آمده و علم از ما به ایشان رسیده است. آیا عقیده دارند که آنها علم آموختند و هدایت شدند و ما جاهل ماندیم و ضلالت پیشه کردیم؟! چنین چیزی محال است. 
2 - وحی به معنای «الهام» بوده و ائمّه معصومین علیهم السلام دارای چنان مقام و منزلتی هستند که ملائکه بر وجود مبارکشان نازل می‏شوند و علاوه بر تبیین احکام شرعی، مسائل غیبی را برای آنان بازگو می‏نمایند و مطالب سنگین بر آنها الهام می‏گردد. 
عَن المفَضّل بن عمر قال: قُلت لأبی الحسنِ علیه السلام أنَهُ قال: إنَّ عِلمَنا غابرٌ و مَزبُورٌ و نَکتٌ فی القُلُوبِ و نَقرٌ فِی الأَسْماعِ، فقال: «أمّا الغابِرُ فما تقدّم من عِلمِنا و أمّا المزبُور فما یأتینا أمّا النّکتُ فِی القُلُوبِ فَاِلْهامٌ و أمّا النّقرُ فی الأَسْماعِ فَاَمرُ الملک».[7] . 
مفضل بن عمر گفت: به امام کاظم علیه السلام عرض کردم: به ما گفته‏اند که امام صادق علیه السلام فرموده است: علم ما یا به گذشته است یا نوشته شده و یا به الهام به دل و یا نجوای در گوش است. امام کاظم علیه السلام فرمود: و امّا گذشته، همان علم آشکار شده ما است و نوشته شده، آن است که می‏آید و آنچه که به دل می‏نشیند، الهام است و نجوای در گوش، دستور و امر فرشتگان است. 
همان‏گونه که از روایات استفاده می‏شود، ائمّه معصومین علیهم السلام «محدَّث» هستند و این مقام به انسان‏های کامل اختصاص دارد همچنان که سلمان نیز دارای چنین مقامی می‏باشد. 
أبی بصیر عن الإمام الصادق علیه السلام: «کان عَلی علیه السلام مُحَدَّثًا و کانَ سَلْمانُ مُحَدَّثًا قُلتُ فما آیةُ المحدَّثِ؟ قال: یأتیهِ مَلکٌ، فَینکُت فی قلبِه کیتَ و کیتَ».[8] . 
ابی‏بصیر می‏گوید از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمودند: حضرت علی علیه السلام محدَّث بود و سلمان هم محدَّث بود. عرض کردم نشانه محدَّث بودن چیست؟ فرمود: فرشته‏ای نزد او می‏آید و به دلش چنین و چنان الهام می‏کند. 
فرق بین «رسول»، «نبی» و «محدَّث» را حضرت باقر علیه السلام برای بُرید عجلی این‏گونه بیان فرموده‏اند که: 
عن بُریدِ العجلی قال: سألتُ أبا عبدِاللّه علیه السلام عَنِ الرّسولِ و النَبی و الُمحَدَّثِ قال: «الرسولُ الذی تأتیه الملائکةُ و یعاینهم و تبلغه عن اللّهِ تبارک و تعالی، و النّبی الذی یری فی منامِهِ، فهو کما رأی، و المحدّث الّذی یسمعُ کلام الملائکةِ و ینقرَ فی أذنهِ و ینکتُ فی قلبِهِ».[9] . 
برید عجلی می‏گوید: از امام صادق علیه السلام سؤال کردم معنی رسول، نبی و محدَّث چیست؟ امام علیه السلام فرمودند: رسول کسی است که فرشتگان نزد او می‏آیند و او آنها را می‏بیند و آنها پیام الهی را به او ابلاغ می‏کنند و نبی کسی است که در خواب می‏بیند و هر آنچه را در خواب دیده، در بیداری نیز برای او محقّق می‏شود و محدّث کسی است که سخن فرشتگان را می‏شنود و در گوشش نجوا و به دلش الهام می‏شود. پس «مهبط وحی» به دو اعتبار بر ائمّه علیهم السلام قابل انطباق است: اوّل آنکه ملائکه در خانه آنان بر پیامبر صلی الله علیه وآله نازل شدند و دوّم آنکه، حضرات ائمّه معصومین علیهم السلام «محدَّث» بودند و بر آنان الهام می‏شده است. 

پی نوشت ها: 
[1] سوره مبارکه شوری، آیه 51. 
[2] سوره مبارکه قصص، آیه 7. 
[3] سوره مبارکه نحل، آیه 68. 
[4] سوره مبارکه مریم، آیه 11. 
[5] سوره مبارکه زلزال، آیه‏های 4 و 5. 
[6] کافی، ج 1، ص 398. 
[7] کافی، ج 1، ص 264. 
[8] بحارالانوار، ج 22، ص 327. 
[9] بصائر الدرجات، ص 388. 

 

  *  عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری  *
********
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها