آيا انجام عمل استمنا به دستور پزشك براى آزمايش و معاينه منى جايز است؟
در مقام معالجه، در صورتى كه درمان منوط به آن بوده و استمناء به وسيله همسر ممكن نباشد، اشكال ندارد . |
|
تخمکهاى زنى ضعيف مىباشد و لذا فرزندان ناقص الخلقهاى به دنيا مىآورد آيا جايز است تخمک زن دومى را در آزمايشگاه با اسپرم شوهر زن اول لقاح دهند و سپس جنين را به رحم زن اول منتقل نمود؟
فى نفسه منعى ندارد . |
|
از آنجايى که در انجام لقاح آزمايشگاهى، جهت آبستنى مصنوعى، گرفتن اسپرم (نطفه) از شوهر و نيز برداشت تخمک از تخمدان زن ضرورت دارد، نظر مبارک حضرت عالى در موارد ذيل چيست؟1ـ برداشت تخمک از تخمدان با هدايت سونوگرافى (دستگاه تصويربردارى با کمک امواج ماوراء صوت) از طريق مهبل (واژن) زن، که اين کار توسط متخصص زنان و در اتاق عمل تحت شرايط کاملا استريل (بهداشتى) و با ضرورت نگاه به عورت زن انجام مى پذيرد. 2ـ برداشت تخمک با هدايت سونوگرافى، ولى از طريق لاپاراسکوپى (يعنى بازکردن شکاف کوچک در جدار شکم) که مستلزم نگاه به عورت زن نيست. شايان ذکر است در سالهاى اخير به خاطر پرخطر و پرهزينه بودن، از اين روش استفاده نمىشود.
در تمامى موارد عمل مذكور فىنفسه اشكال ندارد ولى واجب است از مقدمات حرام مانند لمس و نظر اجتناب شود . |
|
بعد از انتقال تخم لقاح يافته تعدادى از آنها در آزمايشگاه باقى مىماند. حکم استفاده از آنها براى زن و شوهر نازاى ديگر و يا دور ريختن يا کارهاى آزمايشگاهى مانند مطالعات ژنتيک بر روى آنها چيست؟
اشکال ندارد . |
|
نگهدارى اسپرم غير شوهر (اعم از محارم زن يا غير محرم با زن) در بانك اسپرم يا محل نگهدارى دراز مدت اسپرم مرد و استفاده از آن در مواقع لزوم براى زن، چه حكمى دارد؟
تلقيح زن از طريق نطفه مرد نامحرم فىنفسه اشكال ندارد ولى بايد از مقدمات حرام از قبيل نگاه و لمس حرام و غير آنها اجتناب شود و به هر حال در صورتى كه با اين روش كودكى به دنيا بيايد، ملحق به شوهر آن زن نمىشود بلكه ملحق به صاحب نطفه و به زنى است كه صاحب رحم و تخمك است . |
|
امروزه مىتوان تخمكهايى را كه در خارج از رحم بارور شدهاند در مكانهاى مخصوصى بطور زنده نگهدارى كرد و در صورت نياز آنها را در رحم صاحب تخمك قرار داد، آيا اين كار جايز است؟
اين عمل فىنفسه اشكال ندارد . |
|
آيا در صورتهاى زير تلقيح زن با نطفه شوهرش كه از دنيا رفته، جايز است؟ الف - بعد از وفات شوهر ولى قبل از انقضاى عدّه ب - بعد از وفات او و بعد از انقضاى عدّه ج - اگر آن زن بعد از فوت شوهرش با مرد ديگرى ازدواج نمايد، آيا جايز است خود را با نطفه شوهر اولش تلقيح كند؟ و آيا در صورت فوت شوهر دوم، جايز است خود را با نطقه شوهر اولش بارور كند؟
اين عمل فىنفسه اشكال ندارد و فرقى نمىكند كه قبل از انقضاى عدّة باشد يا بعد از آن و همچنين فرقى نيست بين اينكه ازدواج كرده باشد ياخير، و در صورت ازدواج هم فرقى نمىكند كه لقاح با نطفه شوهر اولش بعد از وفات شوهر دومش باشد يا در حال حيات او، ولى اگر شوهر دوم او زنده باشد بايد اين كار با اجازه و اذن او صورت بگيرد . |
|
آيا اين عمل در صورتى كه نياز به تخمك همسر ديگر بخاطر ضعف تخمك زن صاحب رحم باشد به حدّى كه در صورت لقاح نطفه شوهر با آن، خوف اين وجود داشته باشد كه كودك معيوب متولد شود، نيز جايز است؟
اين كار فىنفسه جايز است . |
|
كداميك از دو زن مادر كودك خواهند بود؟ صاحب تخمك يا صاحب رحم؟
كودك ملحق به صاحب اسپرم و تخمك است و الحاق او به صاحب رحم هم، مشكل است، بنابر اين بايد در ترتيب آثار نسب، نسبت به وى احتياط مراعات شود . |
|
اگر زن شوهردارى به علت يائسگى يا غير آن تخمكگذارى نكند، الف) آيا جايز است تخمكى از زن دوم شوهرش بعد از تلقيح با نطفه شوهر به رحم او منتقل شود؟ و آيا در اين مورد تفاوتى هست بين اينكه او يا زن دوم همسر دائم باشند يا موقت؟
اصل عمل مذكور شرعاً مانعى ندارد و در اين حكم، فرقى نيست بين اينكه نكاح آنان دائم باشد يا منقطع و يا يكى دائم باشد و يكى منقطع . |
|
آيا تلقيح نطفه مردى نامحرم به همسر مردى كه بچهدار نمىشود، از طريق قراردادن نطفه در رحم او جايز است؟
تلقيح زن از طريق نطفه مرد نامحرم فىنفسه اشكال ندارد ولى بايد از مقدمات حرام از قبيل نگاه و لمس حرام و غير آنها اجتناب شود و به هر حال در صورتى كه با اين روش كودكى به دنيا بيايد، ملحق به شوهر آن زن نمىشود بلكه ملحق به صاحب نطفه و به زنى است كه صاحب رحم و تخمك است . |
|
اگر نطفه از شوهر گرفته شود و بعد از وفات او با تخمك همسرش لقاح شده و سپس به رحم او منتقل شود، اولاً آيا اين عمل شرعا جايز است؟ ثانياً آيا كودكى كه متولد مىشود فرزند آن مرد است و از نظر شرعى به او ملحق مىشود؟ و ثالثاً آيا فرزندى كه به دنيا مىآيد از صاحب نطفه ارث مىبرد؟
عمل مذكور فىنفسه اشكال ندارد و كودك به صاحب تخمك و رحم ملحق مىشود و الحاق آن به صاحب نطفه هم بعيد نيست ولى از او ارث نمىبرد . |
|
گاهى بعضى از زوجها به علت عدم تخمك گذارى در زن كه وجود آن براى عمل لقاح ضرورى است، مجبور به جدايى شده و يا به علت عدم امكان درمان بيمارى و بچهدار نشدن، با مشكلات زناشويى و روحى مواجه مىشوند، آيا در اين صورت جايز است كه به روش علمى از تخمكگذارى زن ديگرى براى انجام عمل لقاح با نطفه شوهر در خارج از رحم استفاده شود و سپس نطفه لقاح يافته به رحم آن زن منتقل گردد؟
عمل مذكور هر چند فىنفسه اشكال ندارد ولى كودكى كه از اين طريق متولد مىشود ملحق به صاحب نطفه و تخمك بوده و الحاق آن به زنى كه صاحب رحم است مشكل مىباشد لذا بايد نسبت به احكام شرعى مربوط به نسب، احتياط رعايت شود . |
|
الف ) آيا لقاح آزمايشگاهى در صورتى كه اسپرم و تخمك از زن و شوهر شرعى باشد، جايز است؟ب ) بر فرض جواز، آيا جايز است اين كار توسط پزشكان نامحرم صورت بگيرد؟ و آيا فرزندى كه از اين طريق بدنيا مىآيد ملحق به زن و شوهرى است كه صاحب اسپرم و تخمك هستند؟ج ) بر فرض كه عمل مذكور فى نفسه جايز نباشد، آيا موردى كه نجات زندگى زناشويى متوقف بر آن باشد، از حكم عدم جواز استثنا مىشود؟
الف)عمل مذكور فىنفسه اشكال ندارد ولى واجب است از مقدمات حرام مانند لمس و نظر اجتناب شود .ب)كودكى كه از اين طريق متولد مىشود ملحق به زن و شوهرى است كه صاحب اسپرم و تخمك هستند .ج)گفته شد كه عمل مذكور فى نفسه جايز است . |