0

فرهنگ ورزش

 
rsamail
rsamail
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1393 
تعداد پست ها : 89

فرهنگ ورزش
دوشنبه 29 اردیبهشت 1393  10:24 AM

«ایرانی نمی‌تواند کار گروهی کند» یک جمله وارداتی است!

از دیرباز هنگامی که تیم‌‌های ملی ما در ورزش‌‌های گروهی مانند فوتبال و والیبال و بسکتبال موفق نمی‌شدند این جمله در ذهن همه تداعی می‌شد جماعت ایرانی در کار گروهی موفق نیست. جمله‌ای که بعضا گمان می‌رود که یک جمله وارداتی باشد و برای تضعیف روحیه ایرانیان. اما با موفقیت‌های اخیر تیم‌های ملی فوتبال، والیبال، فوتسال زنان، بسکتبال و… متوجه شدیم که این خیال خامی است که بعضی‌‌ها در ذهن ما ایرانیان فرو کرده‌اند. ملی پوشان ما با موفقیت در رشته‌‌های گروهی این واقیعت را نشان دادند که ایرانی در رشته‌‌های گروهی پر تلاش و موفق است و این مسئله که ایرانی نمی‌تواند کار گروهی کند جمله‌ای است که می‌خواهد ایرانیان را عقب نگه دارد. البته در این موفقیت‌‌ها نباید نقش برنامه‌ریزی و استفاده از تجارب ارزنده مربیان خارجی را نادیده گرفت. در فوتبال کارلوس کی روش عملکرد خوبی را از خود به جای گذاشت و نشان داد که نسل طلایی فوتبال پرتقال واقعاً دست پرورده اوست. در بسکتبال عملکرد خوب بجیروویچ را نباید فراموش کرد. در والیبال هم عرض اندام تیم ملی و درخشش خیره‌کننده آن در لیگ جهانی والیبال بخش بزرگی از آن مرهون ولاسکو است. جدا از نقش مربیان ثبات در فدراسیون‌ها هم بسیار اثر گذار بوده است. کفاشیان حدود شش سال است که سکاندار فوتبال کشور است. مشحون سال‌هاست رئیس فدراسیون بسکتبال است. داورزنی هم در فدراسیون والیبال علاوه بر ثبات فردی ثبات مدیرتی خوبی را ایجاد کرده و نشان داده است که راه یزدانی خرم را به خوبی ادامه می‌دهد. حالا به راحتی می‌توانیم سرمان را بالا بگیریم و بگوییم ایرانی در ورزش‌های گروهی هم موفق است.
یک نکته را به یاد داشته باشیم که از مهم‌ترین ارکان موفقیت حسن مدیریت و ایجاد هماهنگی بین نیرو‌ها و اعمال فردی و اجتماعی بود. چرا که استعداد و پشتکار بدون حضور و اعمال برنامه معین و مشخص به نتیجه نمی‌رسد و برنامه بدون داشتن مدیریت راهبردی صحیح، پویا و منسجم هرگز منجر به دستیابی به هدف نخواهد شد. همه این اتفاق‌ها در رشته گروهی همچون بسکتبال رخ داد و موفقیت حاصل شد. داشتن بازیکنانی که همگی حس برتری‌جویی و برتری‌خواهی دارند، آرزوی هر مربی است. بازیکنانی که علاوه بر این خصوصیات بتوانند روحیه مبارزه‌جویی را در تیم تقویت و انگیزه‌‌های مثبت را بین بازیکنان هم تیمی القا کنند نیز وجودشان در تیم‌‌های مختلف دارای اهمیت است بویژه در تیم‌‌های بسکتبال. یکی از تفاوت‌های این تیم با تیم دوره گذشته در همین حس برتری جویی بود یعنی این که همه می‌خواستند که برتر باشند و همه تلاش کردند که برتر بودن خود را به اثبات برسانند. این خواستن در دوره گذشته به معنای امروز وجود نداشت شاید یکی از دلایلش هم این بود که فکر می‌کردند از پیش برنده هستند و غرور دور آنها را احاطه کرده بود اما همان غرور و همان شکست درس عبرتی شد برای قهرمانان امروز ما. این بار تیم منسجم‌تر بود و مقابل هر تیمی با تفکر و قاطعیت بازی کرد. بازیکنان با جدیت در زمین، هیچ تیمی را دست کم نگرفتند. در کنار این هماهنگی و یکدلی تفکر حرفه‌ای کادر فنی نیز باعث شد تا تیم ایران با قدرت تمام در این مسابقات شرکت کند. این تیم حدود ۱۰ سال است که بازیکنان آن کنار هم بوده‌اند و هم‌اکنون در اوج پختگی شان قرار دارند و به قول ارسلان کاظمی تیم منتخب آسیا یعنی ایران. از نظر فنی ایران با دفاع قهرمان آسیا شد. ما در این دوره سیستم‌‌های دفاعی خوبی داشتیم که همه حریفان را تحت تأثیر خود در آورده بود. درایت کادر فنی در بازی خودش و استفاده از بازیکنان فوق‌العاده‌ بود. از طرفی جا به جایی گارد رأس‌های تیم آنچنان حس نمی‌شد و ورود بازیکنانی مانند کاردوست و ارغوان در تیم اکثر اوقات نوسان ایجاد نمی‌کرد و این نشان دهنده یکدست بودن تیم است و این که تیم ما دیگر چندان وابسته به فرد خاصی نیست. تلاش بازیکنان و تفکر کادر فنی تیم ملی نقش زیادی در این قهرمانی داشت، اما نباید از فعالیت فدراسیون غافل شویم. فدراسیونی که حدود ۱۰ سال با ثبات مدیریت مشحون توانست با تمام امکانات کم و مشکلات مالی شرایط خوبی برای بسکتبال ایجاد کند و به بالا‌ترین قله‌های افتخار هم دست یابد.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها