نگاه اقتصادی به پوشش ايرانی، راهكار جهانی شدن حجاب اسلامی
سه شنبه 23 آذر 1389 12:19 AM
بررسی كوتاه، سطحی و كاملاً ساده لباسهای سنتی ايران يك نتيجه بسيار ساده در پی دارد: همه آنها با اصول تعريف شده اسلام در مورد حجاب انطباق كامل دارند، اما آيا میتوان اين لباسهای ريشهدار ايرانی را وسيلهای برای ترويج و گسترش حجاب قرار داد؟
جامعه معاصر جهانی پر از دغدغههای اقتصادی است، مهمترين مسئله در هر زمينهای را اقتصاد و بازدهی مالی به خود اختصاص میدهد. اين مسئله اقتصادی و اين اهميت اقتصادی مختص و محدود به حوزههای غير دينی نيست، بلكه اكنون برای بررسی جلوههای دينی نيز بايد به سراغ اقتصاد رفت، همچنان كه اگر به دقت به جامعه خودمان نگاه كنيم متوجه میشويم حتی اگر بخواهيم تسبيح چينی را هم ناديده بگيريم بازهم پارچه چادرهای بانوان ايرانی وارداتی است، اين يعنی تمام عادتها، علايق و باورهای دينی ما تبديل شده به ابزاری برای سود اقتصادی كشورهای غير مسلمان.
اين روند را میتوان در مناسك حج و ساير اماكن زيارتی به عينه مشاهده كرد. سفرهای زيارتی زائران مسلمان سودآورترين منبع درامد كشورهای غير اسلامی است و اين در حالی است كه تأكيد صريح اسلام بر دوستی و مودت بين مسلمانان و عدم دوست گرفتن كافران است، و اين دوست نبودن با غير مسلمانان نه به معنای اين است كه بايد با همه انها دشمنی و جنگ كرد، بلكه به اين معناست كه قبل از همه چيز و همه كس مسلمان بايد سودش را به مسلمان ديگر برساند و اين يعنی مودت اسلامی.
ابزار ترسيم حجاب در اعصار مختلف گوناگون و متعدد بوده است و اكنون نيز اين تعدد و تنوع به اوج خود رسيده است. بررسی ساده، سطحی و ظاهری لباسهای سنتی ايران نشانگر اوج و عمق رعايت موازين دينی در طراحی آن است به نحوی كه در هر منطقه از كشور بر اساس سنتها و اصول فرهنگی لباسی تعريف و طراحی شده است كه در عين حفظ حجاب زيباترين، كاراترين، و مناسبترين كاركرد را برای زنان به ارمغان میآورد.
اما آيا اكنون نيز میتوان از اين مدلها و طراحیهای اصيل، دقيق و عميق ايرانی برای تشويق، عمق بخشی و ايجاد راحتی بيشتر برای بانوان علاقهمند به حجاب استفاده كرد؟ و يا حتی گامی بالاتر نهاد و به كمك اين لباسها در ترويج و گسترش حجاب كوشيد؟ جواب اين سؤال را به راحتی میتوان در علم كاملاً اقتصادی طراحی لباس جستجو كرد. امروزه در جهان غرب بهترين طراحان لباس، لباسهايی را طراحی میكنند كه فقط برای كمتر از يك دقيقه آن را میپوشند، نمايش میدهند و فراموش میكنند. پس آيا بازگشت به سنتهايمان میتواند در ترسيم حجاب و عفاف برای بانوان و مردان جامعه كارا باشد.
پيوند بين اقتصاد و دين غير قابل انكار است همچنان كه در قرآن هر كجا از اقامه نماز سخن به ميان آمده به دنبال آن بر پرداخت زكات تأكيد شده است. پس انديشمندان مذهبی جامعه ايران در يافتن راهی برای ترويج هر چه بيشتر حجاب نبايد به جنبههای اقتصادی آن هم بیتوجه باشند. از سوی ديگر از ديدگاه تمامی طراحان و كارشناسان، لباسهای اصيل و سنتی ايرانی با كارايی بسيار بالا در اعصار گذشته به زنان ايرانی كمك كرده است كه در كنار حفط رنگها، نقشها و كاربردهای مناسب، حجاب خود را به طور كامل حفظ كنند.
اما جامعه كنونی به دليل تغيير رفتار و نقشهای بانوان در آن ديگر نمیتواند پذيرای لباسهای سنتی ايران باشد چرا كه در بخشهای مختلف جامعه نيازمند سبكهای خاص پوشش هستيم، مثل حوزههای ورزش، دانشگاه، آزمايشگاههای پزشكی و غير پزشكی، نيروی انتظامی و ... اما میتوان به كمك همين لباسهای سنتی و با ريشهدهی و عمقبخشی به طراحی لباسهای جديد به ترسيم چهرهای محجبه از زنان در جامعه كمك كرد و فراتر از ان نه تنها به تمامی جهان الگوی مناسب لباس اسلامی متناسب با شرايط زمان و مكان را ارائه داد، بلكه با شناسنامهدار كردن لباس ايرانی - اسلامی میتوان در تجارت عظيم لباس در جهان نه تنها نقش آفرينی بلكه تحولآفرينی ايجاد كرد و نه تنها در اين بازار پرسود بازنده اقتصادی و فرهنگی نبود بلكه میتوان بهترينها را نه تنها برای مسلمانان بلكه برای غير مسلمانان نيز به ارمغان آورد.
اكنون ديگر ما در دهكده جهانی قرار داريم و جوانان ما با نشان دادن واكنش مثبت به مدها و برندهای جهانی تلاش دارند جنبههايی از جوانی خود را به منصه ظهور برسانند پس بايد اين ما باشيم كه برای جهان الگو و مدل طراحی و تعيين میكنيم.
جامعنگری مطرح شده در اسلام ما را به يك حقيقت بزرگ رهنمون میكند: هرگز هيچ فكر، انديشه، باور و حتی دينی به اوج تبلور خود نمیرسد مگر اينكه از تمامی جوانب به آن انديشيده و آن را محقق كنيم؛ اكنون بهترين و با استعدادترين جوانان در ايران منتظر مساعدت مسئولان هستند تا تمام استعداد ايرانی خود را در طراحی لباسهای ايرانی - اسلامی به كار بندند، از سوی ديگر نگاه به جامعه ايران نشان میدهد بخش عظيمی از پوشش جوانان ايرانی را برندها و ماركهای خارجی تشكيل میدهند، مارك هايی كه با خود نه تنها فرهنگ پوشش غير اسلامی را به ارمغان میاورند، بلكه در كنار ورشكستگی توليد كنندگان داخلی بيشترين عوايد و فوايد را برای كشورهای غير مسلمان در پی دارند.
پس چرا نبايد اين مسئله برعكس باشد، چرا نبايد ما به عنوان يك كشور اسلامی تعيين كننده مدلهای جهانی لباس باشيم تا به كمك آن تمامی جهان را با شهد فرهنگ اسلامی تغذيه كنيم. امروز ديگر نمیتوان تنها از فكر سخن گفت و به دنبال تغيير فكرها بود، بلكه بايد به نمادها به نماها هم انديشيد و برای جهانی كردن نمادهای اسلامی تلاش كرد، كاری كه تاكنون برخی از كشورهای اسلامی مانند مالزی برای تحقق آن تلاش كرده و با اجرای شوی لباس اسلامی خود را به عنوان طراحان مدلهای اسلامی در جهان مطرح كردهاند اما طرحهای آنها مورد استقبال نه تنها كشورهای غير اسلامی بلكه حتی مورد توجه كشورهای اسلامی نيز قرار نگرفته است چرا كه هرگز گنجينه غنی مدلها، برشها و طرحهای اصيل ايرانی را ندارند. در حالی كه ما از اين گنجينه غنی و فرهنگ حامی اين گنجينه برخورداريم و اگر در راه استفاده از ان تلاش نكنيم قبل از هر كسی جوانان و جامعه خودمان آسيبخواهد ديد.
پس اكنون كه در جامعه جهانی بانوان مسلمان نيازمند استفاده از سبكهای لباس ويژه در شغلها، ورزشها، اجتماعات و ... هستند میتوان به كمك سبكهای اصيل لباس ايرانی و به روز كردن اين طرحها و نيز نيازسنجی دقيق اين موارد و حمايت مالی از مدلهای اسلامی - ايرانی لباس در جهت ترويج اصول پوششی خود تلاش كنيم؛ طراحی الگوی اقتصادی ترويج پوشش اسلامی و حمايت مالی از اجرا و گسترش طرحها میتواند در اين مسير راهگشا باشد.