0

گردنبندی برای دخترک (شعر کودکانه)

 
mehrgan59
mehrgan59
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 1893

گردنبندی برای دخترک (شعر کودکانه)
چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393  9:43 AM

قصه,شعر کودکانه

 

پیامبر مهربان

توخانه ی تمیزش

 

نشسته بود حرف می زد

با دوستان عزیزش

 

دخترک قشنگی

نشسته بود همان جا

 

بازی می کرد، می خندید

نگاه می کرد به آنها

 

پیامبر از جیب خود

گردن بندی در آورد

 

با مهربانی، آن وقت

دخترک را صدا کرد

 

با شادمانی آن را

گردن دختر انداخت

 

صورت ناز دختر

شکفته شد، گل انداخت

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها