پس اي مولاي عشق!
پنج شنبه 18 اردیبهشت 1393 5:04 PM
اي كه فصل آمدنت، زيباترين فصل زندگاني است حضورت گويا ترين پيام آشنايي.
اي كه باب خدايي و واسطه فيض درياي رحمتي و بيكران مهر.
ما را درياب كه خوب مي دانيم،اين ماييم كه در غيبت به سر مي بريم،
در غيبت از خود واز مولاي عشق و شما حاضر ترين حاضرانيد.
اين ماييم كه معرفت شمارا كسب نكرده و بدون ساخت،بانگ عشق و ياري
سر مي دهيم و غافل از اينكه
معرفت شما الفباي عاشقي است و بدون اين مهم پا نهادن در ميدان عشق ورزي
كاري بس بيهوده است.
اين ماييم كه پرده غفلت و زنگار عصيان، چون خاري در چشمانمان غلطيده
و مانع ديدار يارمان گشته است.
اين ماييم كه شمارا تنها در دل دعاهاي ندبه و فرج و در دل آدينه ها كه دل هايمان
غرق دلتنگي است ياد مي كنيم و در عرصه هاي دلگيرو هزاران لحظه ديگر
به دست فراموشي سپرده ايم
پس اي مولاي عشق!
ما را درياب. برايمان دعا كن تا جام معرفت را سر كشيم و منتظرت باشيم.