0

دعای هنگام اعتراف به تقصیر

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

دعای هنگام اعتراف به تقصیر
چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393  11:22 PM

دعای هنگام اعتراف به تقصیر
از جمله دعاهای امام علیه‏السلام این دعای شریف است که هنگام اعتراف به تقصیر از ادای شکر و سپاس خدای تعالی قرائت می‏کرد: «اللهم ان احدا لا یبلغ من شکرک غایة الا حصل علیه من احسانک ما یلزمه شکرا و لا یبلغ مبلغا من طاعتک و ان اجتهد الا کان مقصرا دون استحقاقک بفضلک فاشکر عبادک عاجز عن شکرک و اعبدهم مقصر عن طاعتک و لا یجب لأحد ان تغفر له باستحقاقه و لا ان ترضی عنه باستیجابه فمن غفرت له فبطولک و من رضیت عنه فبفضلک تشکر یسیر ما تشکر به و تثیب علی قلیل ما تطاع فیه حتی کأن شکر عبادک الذی اوجبت علیه ثوابهم و اعظمت عنه جزاءهم امر ملکوا استطاعة الامتناع منه دونک فکافیتهم او لم یکن سببه بیدک فجازیتهم بل ملکت یا الهی امرهم قبل ان یملکوا عبادتک و اعددت ثوابهم قبل ان یفیضوا فی طاعتک و ذلک ان سنتک الافضال و عادتک الاحسان و سبیلک العفو فکل البریة معترفة بانک غیر ظالم لمن عاقبت و شاهدة بانک متفضل علی من عافیت و کل مقر علی نفسه بالتقصیر عما استوجبت فلولا ان الشیطان یختدعهم عن طاعتک ما عصاک عاص و لولا انه صور لهم الباطل فی مثال الحق ما ضل عن طریقک ضال فسبحانک ما ابین کرمک فی معاملة من اطاعک او عصاک تشکر للمطیع ما انت تولیته له و تملی للعاصی فی ما تملک معاجلته فیه اعطیت کلا منهما ما لم یجب له و تفضلت علی کل منهما بما یقصر عمله عنه و لو کافات المطیع علی ما انت تولیته لأوشک ان یفقد ثوابک و ان تزول عنه نعمتک و لکنک بکرمک جازیته علی المدة القصیرة الفانیة بالمدة الطویلة الخالدة و علی الغایة القریبة الزائلة بالغایة المدیدة الباقیة ثم لم تسمه القصاص فی ما اکل من رزقک الذی یقوی به علی طاعتک و لم تحمله علی المناقشات فی الالات التی تسبب باستعمالها الی مغفرتک و لو فعلت ذلک به لذهب بجمیع ما کدح له و جملة ما سعی فیه جزآء للصغری من آیادیک و مننک و لبقی رهینا بین یدیک بسائر نعمک فمتی کان یستحق شیئا من ثوابک لا متی. هذا یا الهی حال من اطاعک و سبیل من تعبد لک فاما العاصی امرک و المواقع نهیک فلم تعاجله بنقمتک لکی یستبدل بحاله فی معصیتک حال الانابة الی طاعتک و لقد کان یستحق فی اول ما هم بعصیانک کل ما اعددت لجمیع خلقک من عقوبتک فجمیع ما اخرت عنه من وقت العذاب و ابطات به علیه من سطوات النقمة و العقاب ترک من حقک و رضی بدون واجبک فمن اکرم منک یا الهی و من اشقی ممن هلک علیک لا من فتبارکت ان توصف الا بالاحسان و کرمت ان یخاف منک الا العدل لا یخشی جورک علی من عصاک و لا یخاف اغفالک ثواب من ارضاک فصل علی محمد و آله وهب لی املی و زدنی من هداک ما اصل به الی التوفیق فی عملی انک منان کریم.» [1] . 
«خداوندا هیچ کسی از بندگان شکرگزارت نمی‏تواند شکر ترا به حد کمال به جا آورد زیرا هر شکری که به جا آورد، خود نعمتی است و برای آن هم باید شکر کند، و هر کس هر چه در طاعت و بندگی تو بکوشد باز هم در انجام وظیفه بندگی قاصر است زیرا نتوانسته حق تو را ادا کند بنابراین شاکرترین بندگانت از ادای شکر تو عاجزند و عبادت کننده‏ترین بندگان از عبادتی که سزاوار تو باشد ناتوانند، و کسی را یارای آن نیست که از روی شایستگی در خور آمرزش تو باشد و بتواند رضایت تو را جلب کند پس هر که را بیامرزی از روی لطف، منت نهاده‏ای و از هر کس تو خشنود شوی از روی کرم و احسان می‏باشد که بر شکر اندک و عمل ناچیز بندگان پاداش می‏دهی و کرم تو به حدی است که گویا پاداش شکر بندگانت را بر خود واجب می‏دانی و چنان پاداش دهی که گویی آن بندگان بدون عنایت تو قادر بوده‏اند و اینک باید پاداش نیک بگیرند در صورتی که اسباب همان مقدار اندک از شکر و طاعت هم به دست توست با این همه به ایشان مزد می‏دهی، خداوندا پیش از آن که آنان یارای انجام عبادت تو را داشته باشند، مالک امر ایشان تو بوده‏ای و قبل از آن که ایشان توفیق طاعت پیدا کنند برای عمل ایشان اجر و پاداش مقرر کرده‏ای، این عمل نشان می‏دهد که سنت تو فضل و بخشش و عادت تو جود و احسان و روش تو عفو و کرم است.از این رو تمام خلایق اعتراف دارند که هر کس را عذاب کنی بیقین بیدادگری نکرده‏ای و همه گواهی می‏دهند که به هر کس عافیت دهی به فضل و کرمت رفتار کرده‏ای و همگان اقرار دارند که در انجام وظایف بندگی چنان که تو شایسته‏ای قاصرند، پس اگر شیطان بندگانت را با نیرنگ و فریب از راه طاعت تو منحرف نمی‏کرد هیچ بنده‏ای تو را معصیت نمی‏کرد و اگر او باطل را در نظرشان حق، جلوه نمی‏داد، هیچ کس از راه بندگی تو گمراه نمی‏شد، پس خداوندا تو از هر عیب و نقصی منزهی، لطف و کرمت بر هر که تو را اطاعت کند و یا از فرمان تو سرپیچی نماید چه آشکار و واضح است!! تو ای که بر مطیعان با آنچه که قبلا آماده ساخته‏ای پاداش می‏دهی، و بر عاصیان به قدرت صبر و شکیباییت فرصت توبه عنایت می‏کنی؛ به هر یک از آنان، نه به استحقاقشان بلکه با فضل و کرمت رفتار می‏کنی و پاداشی بالاتر از حد عمل آنان را مرحمت می‏نمایی چون اگر می‏خواستی با اهل طاعت به عدالت رفتار کنی، بدین سبب که تو آنها را بر طاعت و بندگی هدایت فرموده‏ای مستحق پاداش نبودند و ممکن بود چنان اجر و نعمتی را از دست بدهند، ولی تو در مقابل اعمالی که در مدت کوتاه انجام دادند اجر و پاداش بسیار طولانی و جاودانه دادی و در برابر اعمالی که در مدت کوتاه و گذرای عمر انجام داده بودند پاداش طولانی و ماندنی مرحمت کردی وانگهی اگر تو محاسبه روزیی که به آنان داده بودی، و آنها بدان وسیله قدرت بر اطاعت تو را پیدا کرده بودند، می‏نمودی، هیچ بنده‏ای با توجه به اسبابی که برای آنان در طاعت و بندگی خود فراهم کردی، استحقاق آن پاداش را نداشتند و بندگان مطیعت درگرو سایر نعمتهایی بودند که برای بقایشان به آنها عطا فرموده‏ای در این صورت چه کسی می‏توانست از تو پاداش عمل خود را بخواهد، هرگز، کی چنین استحقاقی را داشت؟ 
خداوندا! این وضع مطیعان و حال کسانی است که راه عبادت را پیش گرفته‏اند، اما گنهکاران و سرکشان از فرمان تو و کسانی که خلاف امر و نهی تو را کردند، در عذاب و مجازاتشان تعجیل نکردی تا بتوانند گناهانشان را با توبه و انابه به طاعت تبدیل کنند، در صورتی که همان بندگان گنهکار در ابتدا و اولین گناه، مستحق همه عذابهایی بودند که برای ایشان تعیین کرده بودی پس این تأخیر تو در مجازات از روی کرم و بخشندگی بوده و بعد هم در اثر توبه از ایشان راضی شدی. پس خداوندا چه کسی از تو بخشنده‏تر است؟! و چه کسی شقی‏تر از آن بنده‏ای است که معصیت چون تو خدای مهربان را مرتکب شود؟ هرگز، چه کسی می‏تواند چنین باشد، پس تنها تو هستی که فقط به احسان و بزرگواری توصیف می‏شوی و تو آن خداوند کریمی که تنها باید از عدل تو بیمناک باشند وگرنه بیم امکان ستم بر عاصیان از جانب تو نمی‏رود و اهل طاعت نیز نباید از این بیمناک باشند که پاداششان را فراموش کنی. خداوندا بر محمد و آلش درود بفرست و خواسته‏ام را بر آور و از راه لطف و کرم بر هدایت من بیفزا هدایتی که مرا به انجام هر گونه عمل نیک موفق می‏سازد، زیرا که عطای تو بی‏حساب و کرم و بخششت فراوان است.» 
در این جا برای نگرش در محتویات این دعای شریف توقف کوتاهی می‏کنیم زیرا که این دعا مشتمل بر مطالب ذیل است: اولا - الطاف و نعمتهای الهی بر بندگانش بی‏شمار است و شاکران نعمتش در هر حدی که شکر کنند، حق نعمتهای او را ادا نکرده‏اند زیرا که تمام وسایل و مقدمات سپاسگزاری او از طرف خداست و این خود موجب شکر و سپاس است. 
ثانیا - انسان هر چه در طاعت و عبادت خدا بکوشد، از جهت آن که الطاف خدای متعال بر بندگان نا متناهی است، باز هم از ادای حق عبادتش قاصر است. 
ثالثا - این که خدای متعال، بندگان مؤمنش را به لطف و کرم خود می‏آمرزد و پاداش اعمال نیک ایشان را فردوس برین مقرر فرموده است، هیچ یک از اینها به خاطر شایستگی ایشان نیست بلکه از باب فضل و کرم او و لطفی است از جانب او، که در مباحث کلامی این مطلب به صورت موضوعی به اثبات رسیده است. 
رابعا- کسی که مردم را از اطاعت خدا منحرف می‏کند و آنان را به نافرمانیها وادار می‏سازد شیطان رانده شده از درگاه خداست و اگر او نبود هیچ کسی از راه حق منحرف نمی‏شد و کسی به گمراهی نمی‏افتاد. 
خامسا - خداوند متعال بر بندگان صالحش پاداش می‏دهد و گنهکاران را نیز فرصت می‏دهد و در مجازاتشان تعجیل نمی‏کند، در صورتی که اگر در کیفر ایشان شتاب می‏ورزید، هرگز جنبنده‏ای باقی نمی‏ماند. 
سادسا - خدای تعالی جزای بندگان صالح خود را در سرای آخرت مرحمت می‏کند که بی‏پایان است و آنان را در بهشت ابدی جایگزین می‏کند که تا بخواهند در آن جا ماندگارند... این بود برخی از محتویات این دعای شریف. 

پی نوشت ها: 
[1] صحیفه سجادیه: دعای سی و هفتم. 

 

  *  عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری  *
********
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها