امام ابوالحسن الهادی علیهالسلام، مجموعهای از احادیث را از قول جدش امام صادق، علیهالسلام، مغز متفکر انسانیت، نقل کرده است، از جمله:
1- قال علیهالسلام: قال الصادق علیهالسلام: «ثلاث دعوات لا یحجبن عن الله تعالی دعاء الوالد لولده اذا أبره، و دعوته علیه اذا عقه، و دعاء المظلوم علی ظالمه، و دعاؤه لمن انتصر له، و رجل مؤمن دعا لأخ له مؤمن و اساه فینا، و دعاؤه علیه اذا لم یواسه مع القدرة علیه، واضطر أخیه الیه...» [1] . امام علیهالسلام فرمود: امام صادق علیهالسلام میفرماید: «دعای سه گروه یقینا در درگاه پروردگار اجابت میشود: دعای پدر برای فرزندی که به او نیکی کرده است، و نفرین پدر برای فرزند، وقتی که از او ناراضی بوده و عاق کند، و نفرین مظلوم بر ظالم، و دعای مظلوم به کسی که او را یاری کرده است، و مؤمنی که به خاطر ما با برادر مؤمنش مواسات کند و نفرینش در حالی که با داشتن قدرت و نیاز شدید برادر مؤمنش، با او مواسات نکند...»
این حدیث شریف مشتمل بر دعوت به احسان نسبت به پدر است، زیرا دعای پدر در حق فرزندش پذیرفته میشود، همچنان که از عاق پدر شدن برحذر داشته، زیرا نفرین پدر در حق فرزند را هیچ مانعی از استجابت آن در پیشگاه خدای تعالی جلوگیری نمیکند. و همچنین دعای مظلوم نسبت به ظالم تأثیر قطعی دارد، همان طوری که امام علیهالسلام بر یاری و کمک به مؤمن ترغیب فرموده است، زیرا دعای مؤمن به پیشگاه خدای متعال میرسد، و همچنین از کمک نکردن بر مؤمن نیز - در صورتی که توانایی کمک را داشته باشد - برحذر داشته است، زیرا نفرین مؤمن نیز در نزد خدا اجابت میشود.
2- قال علیهالسلام: قال الصادق علیهالسلام: «علیکم بالورع فانه الدین الذی تلازمه و تدین الله به، و یریده ممن یوالینا...» [2] . امام میفرماید: امام صادق علیهالسلام فرمود: «پرهیزگار باشید زیرا پرهیزگاری، یعنی دینی که شما پایبند آنید خداوند آن را واجب شمرده و از دوستانش میخواهد...» براستی پرهیز کردن از محارم الهی، اساس دیانت است و از جمله چیزهایی است که کاشف از ملکه ثابتی است در ژرفای روح آدمی که انسان را از ارتکاب محرمات الهی باز میدارد و از این رو، ورع و پارسایی عنصر مهمی از عناصر دین به شمار میآید.
3- قال علیهالسلام: قال الصادق: «لیس منا من لم یلزم التقیة، و یصوننا من سفلة الرعیة.» [3] .
امام میفرماید: امام صادق علیهالسلام فرمود: «کسی که پایبند به تقیه نباشد، و ما را از گزند مردم نادان مصون ندارد، از پیروان ما نیست.»
ائمه طاهرین علیهمالسلام، همگی به تقیه دستور دادهاند و شیعیان خود را ملزم کردهاند تا به وسیله تقیه خون خودشان را از دست حکومتهایی که کشتن آنها را روا میداشتند، حفظ کنند، و اگر تشریع تقیه نبود، هیچ کس از شیعیان و محبان اهلبیت علیهمالسلام باقی نمانده بود.
4- قال علیهالسلام: قال الصادق علیهالسلام: «ثلاثة أوقات لا یحجب فیها الدعاء عن الله تعالی، الدعاء فی اثر المکتوبة - أی منذ الفراغ من الصلاة الواجبة - و عند نزول القطر، و ظهور آیة معجزة لله فی أرضه.» [4] . امام علیهالسلام میگوید: امام صادق علیهالسلام فرموده است: «سه وقت است که درخواست از خدای تعالی پذیرفته است: دعای پس از واجب - یعنی بعد از فراغت از نماز واجب - و به هنگام فروچکیدن قطرات اشک، و آن گاه که نشانه قدرتی از جانب خدا در زمین، ظاهر گردد.» به راستی خدا تعالی دوست دارد که در این اوقات خوانده شود و استجابت دعای کسی را که در این اوقات خدا را بخواند، ضمانت کرده است، همچنان که استجابت دعای کسانی را که در کنار قبر ائمه طاهرین خدا را بخوانند، تعهد فرموده است.
5- قال علیهالسلام: جاء رجل الی الامام الصادق علیهالسلام فقال: قد سئمت من الدنیا فائمنی من الله الموت، قال علیهالسلام له: ثمن الحیاة لتطیع لا لتعصی فلأن تعیش فتطیع خیر لک من أن تموت، فلا تعصی و لا تطع» [5] . امام علیهالسلام میفرماید: مردی خدمت امام صادق علیهالسلام رسید، عرض کرد: «از دنیا سیر شدهام، از خداوند مرگ مرا بخواهید!» امام علیهالسلام فرمود: «بهای زندگی آن است که خدا را اطاعت کنی و از او نافرمانی نکنی، بنابراین اگر زنده باشی بهتر از آن است که بمیری و نتوانی معصیت کنی و نتوانی اطاعت و بندگی کنی.» براستی، انسان، وقتی که بمیرد، عملش چه نیک و چه بد، قطع میشود، و امام علیهالسلام مقرر فرموده است تا آن مرد، زندگی و طول عمر را آرزو کند به خاطر آن که بتواند عمل شایسته به جا آورد و تحصیل خیر کند که این عمل بهتر از مردن است که پس از آن نه طاعتی در کار است و نه عصیان و نافرمانی.
6- قال علیهالسلام: قیل للصادق: صف لنا الموت، قال علیهالسلام: هو للمؤمن کأطیب ریح یشمه فینعش لطیبه، و ینقطع التعب والألم کله منه، و للکافر کلسع الأفاعی و لدغ العقارب أو أشد، فقیل له: ان قوما یقولون: انه أشد من نشر بالمناشیر، و قرض بالمقاریض، و رضخ بالأحجار، و تدویر قطب الأرحیة علی الاحراق، قال علیهالسلام: کذلک هو علی بعض الکافرین و الفاجرین، ألا ترون منهم من یعانی تلک الشدائد، والذی یری بعد ذلک هو أشد من هذا، ألا هو عذاب الاخرة، فانه أشد من عذاب الدنیا، قیل له: فما بالنا نری کافرا یسهل علیه النزع فینطفی، و هو یحدث و یضحک، و یتکلم، و فی المؤمنین أیضا من یکون کذلک، و من المؤمنین و الکافرین من یقاسی عند سکرات الموت هذه الشدائد، فقال علیهالسلام: ما کان من راحة للمؤن هناک فهو عاجل ثوابه، و ما کان من شدائده فتمحیصه من ذنوبه لیرد الاخرة نقیا نظیفا مستحقا لثواب الأبد، لامانع له دونه، و ما کان من سهولة هناک علی الکافر فلیوف أجر حسناته فی الدنیا، و فی الاخرة لیس له الا ما یوجب علیه العذاب، و ما کان من شدة علی الکافر فهو ابتداء عذاب الله، فان الله عدل لا یجور...» [6] . امام علیهالسلام فرمود: «از امام صادق علیهالسلام پرسیدند: مرگ را توصیف کنید؟ امام علیهالسلام فرمود: مرگ برای مؤمن، چنان است که بوی خوشی را استشمام کند و از خود بی خود شود و در نتیجه تمام رنج و ناراحتیش برطرف گردد و برای کافر مانند گزیدن مارها و نیش زدن عقربها، بلکه بدتر از آنهاست، عرض کردند: گروهی میگویند: مردن بدتر از آن است که با اره و قیچی بدن کسی را قطعه قطعه کنند و با سنگها درهم بشکنند و یا زیر سنگ آسیا نرم کنند؟ امام علیهالسلام، فرمود: برای بعضی از کافران و تبهکاران چنان است، آیا نمیبینید که بعضی از آنها موقع مردن چنین وضعی را دارند و آن چه بعد از مرگ میبینند بدتر از اینهاست، آری آن عذاب آخرت است که بدتر از عذاب دنیاست. عرض کردند: بنابراین پس چرا گاهی کافری را میبینیم که جان کندنش آسان است و حرف میزند و صحبت میکند و در میان مؤمنین نیز بعضی چنینند، و در بین مؤمنان و کافران کسانی هستند که موقع جان دادن همین سختیها را تحمل میکنند؟ امام علیهالسلام فرمود: آن چه برای مؤمن در آن وقت از آسایش وجود دارد، اجر دنیوی اوست و آن چه از سختی و شداید است برای خالص کردن او از گناهان است تا این که پاک و پاکیزه برای اجر و مزد ابدی، وارد عالم آخرت شود، و مانعی برای او نباشد، و هرچه در آن وقت برای کافر آسانی باشد در برابر خوبیهای او در دنیاست و در آخرت چیزی جز موجبات عذاب وجود ندارد، و این سختی، سرآغاز عذاب خدا برای کافر است، خداوند عادل است و به کسی ستم روا نمیدارد.»
7- قال علیهالسلام: قال الصادق علیهالسلام: فی قول یعقوب: «فصبر جمیل» [7] أی صبر بلا شکوی [8] و لعل القرینة الدالة علی ذلک هو وصف الصبر بالجمیل.
فرمود: امام صادق علیهالسلام درباره قول حضرت یعقوب «فصبر جمیل» فرمود: یعنی صبر بدون گله و شکوه. و شاید قرینهای که بر این معنی دلالت دارد، همان صفت جمیل باشد که برای صبر آمده است.
8- قال علیهالسلام: قال الصادق علیهالسلام: فی تفسیر قوله تعالی: «تتجافی جنوبهم عن المضاجع» [9] قال: کانوا لاینامون حتی یصلوا العتمة. امام فرمود: امام صادق علیهالسلام، در تفسیر قول خدای تعالی «تتجافی جنوبهم عن المضاجع» فرمود: آنان همواره تا نماز عتمه را نمیخواندند به خواب نمیرفتند. [10] .
9- قال علیهالسلام: قال الصادق علیهالسلام: فی تفسیر قوله تعالی: «فلنحیینه حیاة طیبة» [11] قال: المراد بها القنوع. امام هادی علیهالسلام میفرماید: امام صادق علیهالسلام درباره قول خدای تعالی «فلنحیینه حیاة طیبة» فرمود: مقصود از حیات طیبه قناعت است.
این بود بخشی از اخباری که امام ابوالحسن الهادی علیهالسلام از قول جدش امام صادق علیهالسلام نقل کرده بود.
پی نوشت ها:
[1] مآثر الکبراء. و در وسائل به صورت مختصر آمده است: 4/ 163.
[2] امالی شیخ طوسی.
[3] وسائل الشیعه: 11 / 466.
[4] امالی شیخ طوسی.
[5] امالی شیخ طوسی.
[6] عیون اخبارالرضا.
[7] سوره یوسف / بخشی از آیه 18، 83.
[8] مآثر الکبراء: 3 / 228.
[9] سوره سجده / 16. «مؤمنان پهلوهایشان را از بستر جدا میکنند» کنایه از این که نمیخوابند.
[10] امالی طوسی.
[11] سوره نحل / 97.