محمد بن مسلم میگوید: با حضرت امام محمد باقر علیهالسلام بیرون رفتیم، ناگهان بر زمین خشکی رسیدیم که بسیار گرم و باحرارت بود.
در آنجا گنجشکان بسیاری بود که دور استر امام باقر علیهالسلام پر میزدند و چرخ میخوردند.
حضرت آنها را راند و فرمود: «برای شما اکرامی نیست.»
سپس آن حضرت رفت تا به مقصد خویش رسید، چون فردای آن روز برگشتیم دوباره به همان زمین رسیدیم، باز آن گنجشکها پرواز میکردند و دور استر آن حضرت میگشتند و بر بالای سر ایشان پر میزدند. پس شنیدم که آن حضرت فرمود: «بنوشید و سیراب شوید.»
چون نظر کردم دیدم در آن بیابان آب بسیاری است. گفتم: «ای آقای من! دیروز آنها را منع کردی ولی امروز سیرابشان کردی؟» حضرت فرمودند: «بدانکه امروز در میان ایشان قبره نیز وجود داشت پس به ایشان آب دادم و اگر قبره نبود من به آنها آب نمیدادم.»
گفتم: «ای آقای من! میان قبره و گنجشک چه فرقی وجود دارد؟» حضرت فرمود: «گنجشک از موالیان و دوستداران عمر هستند. زیرا ایشان از اویند، و اما قبره، پس از موالی و دوستداران ما اهلبیت علیهمالسلام هستند و در صدای خود میگویند: «بورکتم اهل البیت و بورکت شیعتکم و لعن الله اعدائکم.» یعنی: «مبارک گشتید ای اهلبیت و مبارک گشت شیعیان شما و خدا دشمنان شما را لعنت کند.»
منبع: عجایب و معجزات شگفتانگیزی از امام باقر؛ واحد تحقیقاتی گل نرگس؛ شمیم گل نرگس چاپ چهارم 1386.