سارا مالدونادو - ارورا (Sara Maldonado)
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1393 2:00 PM
بیوگرافی اپرا گِیل وینفری (Oprah Gail Winfrey)
محل زندگی شیکاگو، ایلینوی، ایالات متحده آمریکا
لقب ملکهٔ میزگرد روزها
نام همسر : استدمن گراهام
اپرا گِیل وینفری ( Orpah Gail Winfrey) (زادهٔ ۲۹ ژانویه ۱۹۵۴ در میسیسیپی) تهیه کننده، بازیگر، مجری، خیرخواه و از مشهورترین و مطرحترین مجریهای تلویزیونی آمریکا و جهان است.
اپرا وینفری به عنوان ثروتمندترین آمریکایی آفریقاییتبار قرن بیستم رتبه بندی شدهاست .او فعالیتهای زیادی در زمینههای مختلف انسان دوستانه انجام داده و بزرگترین خیر و نیکوکار سیاه پوست در تاریخ آمریکا بهشمار میرود. او برای مدتی، تنها میلیاردر سیاهپوست جهان بودهاست و بر اساس برخی ارزیابیها، با نفوذترین زن در جهان محسوب میشود.حمایت و جهتگیری خود میتواند یک کتاب یا رییس جمهور را در این کشور به موفقیت برساند.
او تا کنون در کارهای فراوانی فعالیت داشتهاست اما مهمترین کار وی برنامهٔ تلویریونی «اپرا» است. این برنامه بالاترین در نوع خود در تاریخ شناخته شده است که از سال ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۱ پخش میشد.
اپرا وینفری در ۲۹ زانویه ۱۹۵۴ در میسیسیپی از مادری نوجوان به دنیا آمد. مادرش ورنیتا لی ۱۸ ساله خدمتکار بود پدرش ورنن وینفری ۲۰ ساله در ارتش خدمت میکرد. تا ۶ سالگی نزد مادربزرگش در روستایی در میسیسیپی زندگی کرد با کمک مادر بزرگ توانست در کودکی خواندن و نوشتن را بیاموزد او در ۳ سالگی انجیل و سرودهای مذهبی در کلیسا را از حفظ میخواند.
۶ تا ۱۲ سالگی را با مادرش در میلواکی گذراند ۹ ساله بود که مردی از اقوام به او تجاوز کرد و مدتی بعد هم مورد آزار جنسی دوست مادر و اقوام دیگر قرار گرفت. هر چند از درون رنج میبرد اما هرگر این مسائل را باکسی در میان نگذاشت. مادرش تصمیم داشت او را به کانون اصلاح و تربیت بفرستد که شانس با اوپرا یار بود و ظرفیت مدرسه تکمیل بود. دیگر راهی نبود جز اینکه با پدرش زندگی کند به همین دلیل به در سال ۱۹۷۱ نزد پدرش در نشویل رفت.
او در سال ۱۹۶۷ از خانه گریخت. در سال ۱۹۶۸ در پی آزارهای جنسی در ۱۴ سالگی باردار شد ولی بچه خود را از دست داد و پسری مرده به دنیا آورد. مرگ فرزند برای او ضربه سختی بود ولی با خود عهد کرد که زندگی اش را تغییر دهد. پدر هم تصمیم گرفت با انضباط و سخت گیری به او کمک کند تابتواند زندگیاش را دگرگون کند. او تحصیلاتش را ادامه داد و پدرش او را تشویق میکرد که همیشه بهترین باشد اوپرا مجبور بود هفته ایی یک کتاب بخواند و مطلبی درباره آن بنویسد
در ۱۷ سالگی گزارشگر رادیو نشویل شد برای اینکه بتواند به کار در رادیو وتلوزیون ادامه دهد برای تحصیل به دانشگاه تنسی رفت و در رشته هنرهای نمایشی و ارتباط کلامی مشغول به تحصیل شد و همزمان، به طور نیمه وقت در رادیو محلی مشغول به کار شد.
در همان نخستین سال تحصیل در دانشگاه دو جایزه برای دو نمایش به او تعلق گرفت. در ۱۹۷۶ مجری خبر تلویزیونی در بالتیمور شد. در ۱۹۷۸ علاوه بر گزارشگری و گویندگی به اجرای یک برنامه تلوزیونی هم پرداخت که بسیار موفقیتآمیز بود. سپس در ۱۹۸۳ به اجرای برنامه صبحگاهی ای ام شیکاگو پرداخت. این برنامه با برنامه پرطرفدار دانا هیو رقابت میکرد و در ظرف کمتر از یک سال به یکی از پرطرفدارترین برنامهها تبدیل شد. این برنامه پس از گسترش در سپتامبر ۱۹۸۵ به «شوی اپرا وینفری» تغییر نام داد.
او در همان سال ۱۹۸۵ در فیلم رنگ ارغوان که بر اساس رمان الیس واکر به کارگردانی استیون اسپیلبرگ ساخته میشد بازی کرد و برای بازی در نقش مکمل فیلم، نامزد جایزه اسکار شد و همچنین از او برای بازی در فیلم پسر بومی قدردانی شد.
در سال ۱۹۸۶ نخستین برنامه اپرا به صورت سراسری در آمریکا پخش شد.
برنامه تلویزیونی اپرا : اپرا (شو) نام داشت
شوی تلویزیونی اپرا از سال ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۱ به مدت ۲۵ سال پخش شد و در سالهای آخر در ۱۴۵ کشور جهان پخش میشد. این برنامه تغییرات بنیادینی در ژانر گفتوگوهای تلویزیونی ایجاد کرد و سبب شد که وینفری یکی از اثرگذارترین زنان در آمریکا و نیز ثروتمندترین زن سیاهپوست در جهان شود.
به گفتهٔ خود اپرا، وقتی اولین برنامهاش را اجرا میکرد، فقط خوشحال بود که در تلوزیون برنامه دارد. در سال ۱۹۸۶ پس از کمتر از یک سال نخستین برنامه «اپرا» به صورت سراسری در آمریکا پخش شد و به زودی برنامهٔ اپرا به موفقترین برنامهٔ میزگرد تلوزیونی تبدیل شد.
اپرا میگوید:
« در ابتدا هدفم از اجرای این برنامه این بود که به وسیله رسانه تلوزیون بتوانم مردم را تشویق کنم به آنها روحیه داده و سطح آگاهی آنها را بالا ببرم اما اکنون ماموریتم این است که زندگی دیگران را دگرگون کنم و به آنها کمک کنم تا خودشان را جور دیگر ببینند و برای آنها شادی و رضایت خاطر به ارمغان آورم. »
شوی اپرا وینفری در کمتر از یک سال به یک برنامه سراسری، زنده و درجه یک تبدیل شد. در ژانویه ۱۹۸۷ سه جایزه امی به او تعلق گرفت. جایزه بهترین اجرا، کارگردانی و برنامه گفتگو. سال بعد دوباره این موفقیت تکرار و جایزه گوینده سال به اپرا اهدا شد. او در میان تمام زنانی که تا ان تاریخ ان جایزه را دریافت کرده بودند از همه جوانتر بود. تاکنون ۳۴ جایزه امی به اپرا اهدا شده علاقه او به بازیگری او را تشویق کرد که در سال ۱۹۸۶ موسسه فرهنگی هنری هارپو را تاسیس کند. هارپو یکی از بزرگترین تولید کنندگان برنامههای تلوزیونی است. در سال ۱۹۸۸ جایزه موفقیت در زندگی به او اهدا گردید.
وینفری که در کودکی و نوجوانی زندگی تلخ و سختی را پشت سر گذاشته است و از پیشکسوتهای برنامههای اعترافی بهشمار میآید. برنامههایی که در آن مصاحبه شوندگان با صداقت تمام از تجربیات زندگی خود حرف میزنند. او از کسانی بود که مسائل تلخ اجتماعی همچون افسردگی و سوءاستفاده از کودکان را در برنامهاش مطرح کرد. علاوه بر این «برنامه اپرا وینفری» محل حضور افراد مشهور و سیاستمداران صاحبنام بود، حتی گاهی در این برنامهها٬ ستارهها و سیاستمداران از اشتباهاتی که مرتکب شده بودند از بینندگان عذرخواهی کردند.
اپرا وینفری در کنار باراک و میشل اوباما در دسامبر ۲۰۰۷. او در انتخابات سال ۲۰۰۸ ریاست جمهوری آمریکا از باراک اوباما حمایت کرد و این در موفقیت او بیتاثیر نبود.او با نام ملکه میزگرد روزها مشهور شد. و با اجرای برنامههای رده بالا از جمله تهیهٔ فیلم موزیکال رنگ بنفش و برنامهٔ دکتر فیل و ریچل ری بیش از ۲۶۰ میلیون دلار درامد کسب کرد.
در یکی از برنامههای سال ۲۰۰۴، وینفری به تمام ۲۷۶ مخاطب حاضر در سالن یک اتوموبیل هدیه کرد. همچنین در بیست و پنجمین و آخرین سری برنامهٔ خود، روی صحنه با جان تراولتا رقصید و تمام حاضران در آن برنامه را به سفر به استرالیا مهمان کرد. از دیگر لحظههای به یاد ماندنی در این سری برنامهها، گفتوگوی او با باراک و میشل اوباما، جورج بوش، رییس جمهور سابق آمریکا و خانواده مایکل جکسون بود.
آخرین برنامه اپرا وینفری، پس از ۲۵ سال کار مداوم، روز چهارشنبه ۲۵ مه ۲۰۱۱ پخش شد. در آخرین برنامه که در مقابل چشم ۱۳۰۰ نفر برگزار شد، بخشهایی از سخنان تام کروز، آرتا فرانکلین، تام هنکس و استیوی واندر درباره اپرا وینفری پخش شد.
او در آخرین برنامه شوی خود در اواخر برنامه یکساعتهای که اجرا کرد به ریشه خودش و زندگی در میسیسیپی اشاره کرد و گفت:
« اتفاقی نیست که دختر تنهای کوچکی که محبتی ندید، حتی بااینکه والدین و پدربزرگ و مادربزرگش تمام تلاش خود را کردند...اتفاقی نیست که من وقتی بزرگ شدم مورد محبت، مهربانی، اعتماد و تائید میلیونها نفر از سراسر جهان قرار بگیرم.