پاسخ به:مجموعه اشعار اجرا شده توسط حاج عبدالرضا هلالي
شنبه 13 اردیبهشت 1393 7:55 PM
قدم به قدم اومدم
با قامت خم اومدم
تو قتلگاه چه خبره
كجاست پسرم اومدم
قربون غصه خوردنش
بعد از اينكه آزردنش
گوشه مقتل بردنش
خدا، غريبه گير آوردنش
بي حيا ول كن حنجرش
بسه، دست بردار از سرش
زديد حلقه دور و برش
بريد كنار اومده مادرش
يك مادری زير لب ميخونه
بنی
گوشه مقتل اشكاش روونه
بنی
روي چادرش قطره قطره خونه
بنی
ذكری كه دلها رو می سوزونه
بنی
قدم به قدم اومدم
با قامت خم اومدم
تو قتلگاه چه خبره
كجاست پسرم اومدم
داره ميبينه خواهرش
چه كار داری با حنجرش
خنجر تو رو خدا نبر
روی بوسه گاه مادرش
پسرم، تو جون منی
روي زانو جون می كنی
نبينم، صد پاره تنی
داری به چادرم چنگ ميزنی
توي مشتم پيراهنت
تا ندزدن از بدنت
نبينند عريان تنت
تو قتلگاه زهم پاشيدنت
يك مادری زير لب ميخونه
گوشه مقتل اشكاش روونه
بنی
روی چادرش قطره قطره خونه
بنی
ذكری كه دلها رو می سوزونه
بنی
یا صاحب الزمان علیه السلام